زنان قربانی سیاست

22 اسفند 1400
شبکه ایران زنان؛  
جامعه‌شناس و فعال حوزه زنان و خانواده در گفت و گو با «جهان‌صنعت» و به بهانه روز جهانی زن اعلام کرد

مهدیه بهارمست- روز جهانی هشتم مارس به صورت نمادین برای تاکید بر حقوق زنان و انتقاد از تضییع این حقوق نامگذاری شده است. روز جهانی زن، یادآور یک جنبش فراگیر سیاسی و اجتماعی است. جنبشی که زمینه‌های آن در نیمه دوم قرن نوزدهم شکل گرفت و با برگزاری انترناسیونال زنان در اوایل قرن بیست به جنبشی بین‌المللی فرارویید.
توجه به پیام روز جهانی زن نشان می‌دهد که پیام این روز هرگز در محدوده امور خصوصی نمی‌گنجد و از زمان پیدایی آن، تا امروز پدیده‌ای اجتماعی و فراتر از آن، پدیده‌ای کاملا سیاسی بوده است. در این بین، رویکرد سیاسی دولت‌ها نیز بسیار تامل‌برانگیز است. به‌ویژه دولت‌هایی که دغدغه‌شان رفع تبعیض جنسیتی نیست و زن را صرفا مادر می‌خواهند. بنابراین به عقیده فعالان حقوق زن، در ایران به دلیل باورهای مردسالارانه به دغدغه زن‌ها کمتر رسیدگی می‌کنند. این در حالی است که از ابتدای ۱۴۰۰ تاکنون ۳۰ زن در کردستان و ۶۰ زن در خوزستان قربانی قتل ناموسی شده‌اند. جامعه‌شناس‌ها مشکلات زنان را ناشی از ضعف قوانین می‌دانند. اما هیچ آمار دقیقی درخصوص میزان خشونت عیله زنان و زن‌کشی‌ها وجود ندارد. بنابراین فعالان حقوق زن بر این باورند که آمار زن‌کشی‌ها در ایران بسیار بیشتر از آن چیزی است که به صورت رسمی رسانه‌ای می‌شود. این در حالی است که با وجود معاونت زنان در نهاد ریاست‌جمهوری اما تاکنون هیچ پیگیری جدی در مورد مشکلات زنان نشده است. بنابراین فعالان حقوق زن شعارهای دولت‌های مختلف را در رابطه با رسیدگی به مشکلات زنان‌ها سیاسی‌کاری می‌دانند.
مشکلات حل‌نشدنی

توران ولی‌مراد جامعه‌شناس و فعال حوزه زنان و خانواده با اشاره به وضعیت امروزه زن ایرانی به «جهان‌صنعت» گفت: مشکل اصلی در حوزه زن‌ها اساسا بی‌آماری و بی‌برنامگی و نداشتن راه‌حل علمی همه‌جانبه‌نگر برای حل مسائل و رفع مشکلات آنها است. قاعدتا باید نهادی برای حل و فصل مشکلات زنان وجود داشته باشد، در حالی که جایی جود ندارد که در این باره متولی و پاسخگو باشد. حتی آمار دقیق و صحیح هم در این باب نداریم و آمارهایی که از موضوعات مختلف مثلا خشونت علیه زن‌ها رسانه‌ای می‌شود، جامعه آماری محدودی از شنیده‌ها و دیده‌های اطرافیان و بعضا گمانه‌زنی است. وی افزود: زن‌ها درگیر مشکلات حل‌نشده‌ای از جمله مشکلات فرهنگی، بحران هویت دختران و زنان، زن‌های سرپرست خانواده، تنش‌ها و کش‌مکش‌های داخلی خانواده، افزایش طلاق، مهریه، منزلت اجتماعی و از این دست موضوعات هستند. به طور کلی در هر موضوعی که روی میز قرار گیرد، یک مشکل اساسی وجود دارد و آن نداشتن برنامه و راه‌حل همه‌جانبه‌نگر علمی برای رفع مشکل است. متاسفانه مسائل حل نمی‌شوند، زیرا نگاه به مسائل از زاویه همه‌جانبه‌نگر نیست یعنی عزم رفع مشکل از راه رفع ریشه مشکل نیست. مشکلات، تک‌بعدی نیستند تا با پرداختن به تک‌عامل حل شوند، بلکه عوامل مختلفی باعث ایجاد آن شده‌اند که باید از تمام ابعاد بررسی شود، البته تمام ابعاد نیز زیر‌مجموعه‌هایی دارند که باید علت‌های اصلی و فرعی آن شناسایی شوند. پس از آن در جهت رفع علت‌ها، اقدام عملیاتی شود و شاخص تعیین کنند که قبل از اجرای برنامه کجا بوده‌اند و بعد از آن کجا. مثلا مسائل باید از ابعاد مختلف مثل حقوقی، روابط بین فردی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بررسی شود تا بتوان برای رفع مشکل برنامه علمی داشت. این جامعه‌شناس اظهار کرد: متاسفانه در حوزه زنان و خانواده متولی پاسخگو وجود ندارد. افرادی که به نام زنان و از سهم زنان در پست‌ها جای می‌گیرند خود را پاسخگو نمی‌بینند و بر اساس نظرات خودشان کارهایی می‌کنند ولی تاکنون انجام کار مبتنی بر ماموریت دستگاه و در سطح ملی و زیرساختی دیده نشده. هر نهادی از واحد زیر‌مجموعه نهاد ریاست‌جمهوری تا وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های تابعه و سازمان‌های به نام زنان کار متناسب با ماموریت دستگاه و در سطح ملی در کارنامه ندارند. آنچه انجام می‌شود، اگر انجام بشود نقش مسکن دارد و کار ضربتی است نه حل ریشه‌‌ای مشکلات. مثلا تنها فکری که برای مقوله زنان سرپرست خانواده به فکرشان خطور می‌کند، بحث اشتغال آنها است، آن هم اگر در سطح ملی کاری انجام شود و نه موردی. چه‌بسا گاهی اوقات یکی از نماینده‌های مجلس درخصوص مهریه نظری می‌دهد که نه تنها مشکلی را حل نمی‌کند بلکه مشکل جدیدی به حوزه زنان اضافه می‌شود. مشکل اصلی زنان این است که این حوزه بدون متولی پاسخگو است.
بر مراکز و نهادهایی هم که به اسم زن‌ها پست‌ها را گرفته‌اند، نظارتی بر عملکرد‌ها و وظایف بر زمین مانده آنها نیست. مجلس، قوه قضاییه و رسانه‌ها و نهاد‌های مدنی هم به درستی به وظایف خود که نقش نظارتی است عمل نکرده و نمی‌کنند.
او ادامه داد: عملکردهای دولت‌های مختلف گواه آن است که از اساس قرار نیست مشکلات زنان و خانواده‌ها به صورت ریشه‌ای حل شود. دلیلش هم همین عدم نظارت و پاسخگویی است. دولت‌ها و مجلس‌ها که همراستای یکدیگر و از یک جریان سیاسی هستند در اتاق‌های دربسته همدیگر را راضی نگه می‌دارند. در همه این سال‌ها و طی سه دهه حضور مسوولان امور زنان مجلس، تنها دو بار نقش نظارتی خود را بر عملکرد حوزه زنان انجام داده‌‌اند.
این در حالی است که مجلس وظیفه نظارتی بر عملکرد دولت‌ها دارد. اگرچه همین دو بار هم دو جریان سیاسی متفاوت در یک برهه زمانی کوتاه رسیدگی کردند. عملکردها نشان می‌دهد که مسائل زنان قربانی بازی‌های جریانات سیاسی است، که البته در استفاده از موضوعات زنان فرقی نیز با هم ندارند. مردان در قدرت و زنان مرتبط به این مردان در پشت پرده درخصوص پست‌های مربوط به زنان تصمیم‌گیری می‌کنند، زیرا همان‌طور که گفتم قرار نیست مشکلات زنان حل و فصل شود بلکه محور و مدار قدرت است. این فعال امور زنان و خانواده با اشاره به تعطیلی و بی‌خبری نزدیک به یک دهه از ستاد ملی زن و خانواده بیان کرد: در حال حاضر ۹ سال است که خبری از ستاد ملی زنان و خانواده نیست. در صورتی که رییس‌جمهور، رییس این ستاد است و معاون اول رییس‌جمهور عضو ستاد و معاون امور زنان و خانواده هم دبیر ستاد است، ۱۱ نفر از هیات دولت از جمله وزرای کشور، آموزش عالی، آموزش‌وپرورش و ارشاد در این ستاد عضو هستند. دستگاه نظارتی یا رسانه‌ای سوال نمی‌کند که چرا این ستاد فعال نیست؟! دولت دوازدهم یک‌بار آن هم برای سوءاستفاده و اینکه کار خودش پیش رود، از اسم ستاد و نه تشکیل آن بهره برد و دیگر هیچ. در صورتی که ستاد ملی زنان و خانواده برای رفع مشکلات زن‌ها و خانواده‌ها یک هیات دولت ویژه است. زنان در خصوص حل مشکلات دیوارشان از همه کوتاه‌تر است. مطالبات آنها پیگیری و رفع مشکلات عملیاتی نمی‌شود. کارها در حد نهادهای خیریه و کمیته امدادی است. جریانات سیاسی در درون خود به اسم زنان به یکدیگر باج می‌دهند. به یکدیگر باج سیاسی و فرصت و امکانات قدرت می‌دهند. جامعه نیز به حال خود با مشکلاتش رها است. ملت به تنهایی با مشکلات مبارزه می‌کنند.
وی در مورد تبعات عدم پیگیری مشکلات زنان عنوان کرد: تبعات بی‌توجهی به مشکلات زن‌ها تکثیر معضلات در جامعه است. بنابراین مشکلات زنان از شکلی به شکل دیگر تغییر شکل می‌دهند و تکثیر می‌شوند. همین موضوعات است که منجر به مشکلات دیگر مثل کاهش آمار ازدواج و فرزندآوری و مشکلات دیگر شده است، زیرا زن‌ها با وجود بعضی مشکلات از ازدواج و فرزندآوری گریزان شده‌اند. مثلا ۲۰ سال پیش به دلیل نبود برنامه مشکلات پیش‌رو را مطرح کرده بودم، همین‌طور است وضع کنونی که وضع آینده را نشان می‌دهد اگر برای رفع مشکل برنامه عملیاتی وجود نداشته باشد که فعلا خبری از برنامه نیست. برنامه‌ریزی یعنی تعیین اولویت‌ها و به دنبال آن برنامه اقدام و عمل و اجرای طرح لازم است. وضع موجود نشان می‌دهد که برنامه اقدام و عمل و حل مشکل همه‌جانبه‌نگر در حوزه زنان تعطیل است. طی ۳۰ سالی که در دولت حوزه زنان و خانواده وجود داشته است، خروجی آن در سطح ملی چه بوده؟ ماموریتش چه بوده؟ مبتنی بر ماموریت و برنامه کار نشده. دریغ از یک برنامه که در سطح ملی انجام گرفته باشد و مشکلی را زیرساختی رفع کرده باشد و لایحه‌ای درخصوص حل مشکلات زنان به مجلس ارسال کرده باشد. عملکرد معاونت امور زنان یا نمایشی بوده و یا مبتنی بر ماموریتش که فعال کردن دستگاه‌ها باشد برای اجرای طرح‌های ملی نبوده است. زمانی که گزارش صدروزه دولت یازدهم بیرون آمد پر بود از دیدار و همایش و نشست و تفاهمنامه و گفت‌و‌گو و ملاقات با افراد مختلف؛ در حالی که دیدار و نشست و ملاقات که گزارش کار نیست. بلکه با عدم رسیدگی به‌موقع به معضلات زنان، وضعیت آنها وخیم‌تر از قبل شده است. خروجی بی‌برنامگی انباشت مشکلات روی هم است. در نتیجه مشکلات زنان حل نمی‌شود، بلکه از شکلی به شکل دیگر تغییر پیدا می‌کند. هرگز مشکلی بدون برنامه‌ریزی و راه‌حل همه‌جانبه‌نگر حل نمی‌شود. این در حالی است که تاکنون برای حل مشکل زنان اقدام عملیاتی و همه‌جانبه‌نگر وجود نداشته است. خروجی سه سال طرح گفت‌و‌گوی خانواده کجا ارزیابی شد؟! از کدام نقطه به کدام نقطه رسید؟! فقط پول‌هایی به اسم زنان، به یک انجمن داده شد. سیاسیون از حوزه زنان سوء‌استفاده می‌کنند تا آن جریان سیاسی را پروار کنند؛ آن هم از سهم زنان.
ولی مراد در پایان اظهارکرد: انقلاب اسلامی بالاترین حرف‌ها را برای زنان زده است، تصویری که از زنان به صحنه آورد به آنها اعتمادبه‌نفس داد. همه این سال‌ها زن‌ها به تنهایی سعی در توانمندسازی و پیشرفت خود و یکدیگر داشته‌اند. بنابراین پیشرفت زنان در جهت کرامت انسانی و جایگاه و منزلت اجتماعی‌شان تبریک دارد.