بررسی تطبیقی حقوق زن در قرآن و اعلامیه جهانی حقوق بشر

8 آذر 1398
شبکه ایران زنان؛  

۱ علی اصغر کاظمی زند/استاد روابط بین الملل، دانشکده حقوق الهیات و علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسالمی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران.
aakazemi@hotmail.com )مسئول نویسنده)
۲ مهدی مختاری/ دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بین الملل، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، دانشگاه آزاد اسالمی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران com.gmail@mtrmokhtari

تاریخ دریافت مقاله: ۰۳/۱۲/۹۶ تاریخ پذیرش نهایی: ۰۶/۰۴/۹۷

چکیده
این پژوهش در پی بررسی و تحلیل محتوای آیات قرآن و مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر و مقایسه
تطبیقی آنها در رابطه با زنان و جایگاه حقوقی و اجتماعی آنان است. نگاه مسلط در کشورهای اسلامی به خصوص ایران، این است که زنان با ظهور اسلام نقش و موقعیتی بینظیر یافته و دارای هویتی انسانی گردیده اند و از آنجا که انسان را محق قانون گذاری نمیبینند؛ و حق قانون گذاری را انحصاراً مختص الله میدانند؛ به اعلامیه و مواد آن انتقاد دارند. نویسنده بر این اعتقاد است که با نگاهی ساختارگرایانه و با توجه به شرایط »فرهنگی« و »اجتماعی« خود، هر کدام به انسان و کرامت آن اندیشیدهاند و هر دو دغدغه بشری داشته اند؛ می توانند مورد توجه و عنایت قرار گیرند. با انتخاب روش تحقیق تحلیلی-تطبیقی در این مقاله، برای آزمون این فرضیه، ضمن به کار گیری نظریه ساختارگرایی، به تعریف مفاهیم حق و حقوق میپردازد و هدف هر دو را افزایش شخصیت و جایگاه انسانی و در این مورد خاص »زن« متأثر از بعد زمانی و مکانی میداند و نتیجهگیری میکند که نقطه تامین منافع و جایگاه حقوقی زنان در برقراری تعادل بین دو عنصر زمان و مکان است.
کلید واژه ها
آیات قرآن، اعالمیه جهانی حقوق بشر، حقوق زنان، برابری، تبعیض

مقدمه
زن و جایگاه و مقام او در طول تاریخ به عنوان یک موضوع چالش برانگیز مطرح بوده است.
داستان خلقت زن، جسم زن، احساس و ادراک زن و نگرشها و نظریاتی که در این باب ارائه شده او را به عنوان جنس دوم )به تعبیر سیمون دوبوار( مطرح کرده است. نظریات و نگرشهایی که در مورد زن بوجود آمده رفته رفته صورت انسانی تری به خود گرفته است. این تغییر در نگرشها، باعث بهبود در شرایط و موقعیت زن نیز گردید. از آنجایی که مذهب و سیاست نقش بسیار حائز اهمیتی در فرهنگ و آداب و رسوم و طرز تفکر مردم جهان دارند؛ سعی کردیم به مطالعه و بررسی قرآن کریم و نگاه این کتاب آسمانی به زن و اثراتی که این آیات در وضعیت و جایگاه زنان بوجود آورد؛ به عنوان یک مذهب، و نیز بررسی اعلامیه جهانی حقوق بشر به عنوان یک اعلامیه سیاسی پرداخته و به مقایسه این دو اثر بپردازیم. قرآن به عنوان یک منبع موثق آسمانی، که نقش بسیار پررنگی در قوانین و فرهنگ و رسوم کشورهای مسلمان دارد و اعلامیه جهانی حقوق بشر، به عنوان دستاورد انسان متمدن شده که در راستای بهبود اوضاع اجتماعی و حقوقی و سیاسی انسانهاست؛ بهترین منابع برای بررسی و تدقیق موقعیت زن در شرق و غرب می باشد. لذا با بررسی و تأمل در این دو منبع، و مطالعه نگرش تنها به زن و جایگاه و حقوق و تکالیف او میپردازیم.
مسائل و موضوعاتی که در ارتباط با زن مطرح میشود از جوانب و دیدگاههای مختلف میتوان بررسی و مطالعه کرد. اما برای حصول به یک بررسی جامع و کامل باید به سراغ کاملترین و پیشرفته ترین این نظرات و قوانین رفت و سپس بین آن نظریات و دیدگاه ها و قوانین به مقایسه پرداخت. دین اسالم به عنوان کامل ترین و جامع ترین دین، که در قوانین و دستوراتش بیشتر از هر دین دیگری به زن و برابری جایگاه و حقوق آنان با مردان پرداخته و از جانب دیگر اعلامیه حقوق بشر سازمان ملل به عنوان یک مدل و دستور العمل نوین غربی، میتوانند منابع مهمی برای شناخت و بررسی جایگاه و حقوق زن باشند. در این تحقیق سعی می شود با بررسی و مطالعه آیاتی که در مورد زنان در قرآن آمده و مقایسه آن با اعلامیه حقوق بشر در مورد زن، شباهتها و تفاوتها و قوت و ضعفهای این دو منبع را نسبت به هم بررسی و مطالعه شود.
بنابراین که قرآن حدود هزار و چهارصد سال پیش نازل شده و احکام و دستورات آن ناظر بر اوضاع و احوال فرهنگی و اجتماعی همان زمان بوده است؛ این دغدغه فکری ایجاد میشود که آیا تمامی دستورات و حقوق و تکالیفی که بنا بر اقتضای زمانه خودش نازل شده است، میتواند جوابگوی نیازهای امروزی زنان باشد. به بیان دیگر بررسی آیات قرآن در مورد زنان و میزان اهمیتی که این کتاب آسمانی، به زنان داده است در مقایسه با اعلامیه حقوق بشر سازمان ملل و این که کدام یک از این دو منبع، جوابگوی بهتری برای نیازمندیهای اجتماعی زنان می باشد.
موضوعات مربوط به جنسیت توجه روز افزونی را در بسیاری از حوزه های علوم اجتماعی و
در سالهای اخیر به خود معطوف داشته است. نقطه آغازین برای معرفی جنسیت در روابط
بینالملل، بیشتر در مورد نابرابری بنیادین بین زنان و مردان و پیامدهای این نابرابری برای
جهان سیاست است. برای نمونه، در کتابی درباره موضوعات جهانی مربوط به جنسیت، بیان
شده است که در مقایسه با مردان، زنان گروهی در دنیا هستند که در وضعیت مناسبی به سر
نمیبرند )جکسون و سورنسون ۱۳۹۱ ،۳۳۱.)
زنان در کنار مردان از حیث استعداد و توانایی سرمایه انسانی را میسازند. از نظر قوانین و
مقرراتی که ترسیم کننده جایگاه حقوقی، سیاسی، اقتصادی، اخالقی، اجتماعی و فرهنگی زنان
در جامعه انسانی است، سرمایه اجتماعی محسوب می شوند. زیرا سرمایه اجتماعی همانا توانایی جمعی جامعه در استفاده از منابع در جهت مصلحت و خیرعمومی است و روشن است هر قدر جایگاه و نقش زنان در حیات اجتماعی، به گونه ای عقالنی و عادالنه تنظیم گردد، به همان
اندازه بر ظرفیت و توانایی جمعی جامعه در استفاده بهینه از منابع برای خیر همگانی افزوده
میشود و میزان همیاری و انسجام اجتماعی توسعه و تقویت مییابد.
درجهان نوین، توجه فراوان به مسأله زنان شده است. این روند همچنان ادامه دارد و جنبشهای متعددی به نام زنان و برای زنان در گوشه و کنار جهان فعال هستند و اندیشمندان و نهادهای بین المللی را نیز در جهت حمایت و بازسازی موقعیت زنان، در زندگی اجتماعی برانگیخته است. بازخورد و محصول این توجه، اسناد و تعهدات بینالمللی در باب زنان میباشد که الزاماتی را فراروی دولت ها و ملت ها قرار داده است. از مهم ترین این اسناد “کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان” است که ارزیابی و بازاندیشی آن اهمیت بنیادی و راهبردی دارد و رسالتی را فراروی افراد و نهادها قرار می دهد.
از آنجایی که اسلام و قرآن گاهی آماج حمالت مدافعان حقوق زنان و فمینیستها در باب
نقض و نادیده گرفتن و نابرابری حقوق زنان در مقایسه با مردان بوده است؛ و نیز انتقاداتی که از
جانب مسلمانان به مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر وارد می شود؛ سعی شده است که در این
بررسی تطبیقی حقوق زن در قرآن و اعلامیه جهانی حقوق بشر تحقیق بدون هیچ گونه سمت گیری و پیش داوری به مطالعه و مقایسه این دو منبع پرداخته شود؛ و قوت و ضعفهای آنها با یکدیگر مقایسه گردد. پرسشی که در این تحقیق تلاش شده است به آن پاسخ داده شود این است که جایگاه زنان در قرآن بهتر است یا در اعالمیه حقوق بشر؟ و فرضیه تحقیق موارد همخوانیهای حقوق زنان در قرآن و اعالمیه جهانی حقوق بشر بیش از ناهمخوانیهای آن است.

تعریف دو واژه Rights و Law
Rights حقوقی است که به صورت طبیعی هر فردی از آن برخوردار میشود؛ مانند حق
زندگی، حق آموزش، حق ازدواج و مانند آن ولی Law قواعد و قوانینی است که افراد، دولت ها
و ملتها بین یکدیگر وضع می کنند؛ مانند قواعد راهنمایی رانندگی، حقوق بین الملل، حقوق
مدنی و غیره. … حقوق بشر از جنس تعریف و توصیف به معنای نخستین آن )Rights )برای
شهروندان است و دربرگیرنده یک سلسله ایجابها و سلبیها )Law )برای دولتهاست.
ایجاب به مانند حق آموزش، حق کار، حق بیمه، حق زندگی، حق ازدواج و سلبی به مانند منع
شکنجه، منع بردهداری، عدم نقض آزادی بیان و مانند آنها. …از زمان های بسیار بسیار دور
آدمیان در حال پافشاری بر ایجاب برخی حقوق و کسب امتیاز بوده اند و از سال های دیرینه در
حال مبارزه در برابر نقض برخی دیگر از حقوق. به همین دلیل است که مفهوم آزادی در رابطه
تنگاتنگ با حقوق بشر قرار میگیرد )ذاکریان، ۱۳۹۲ :۱۱

مقاله در فرمت پی دی اف در فایل ضمیمه

منبع: مجله تحقیقات حقوق خصوصی و کیفری/دوره ۱۴، شماره ۲ (پیاپی۳۶)، تابستان ۱۳۹۷، صفحه ۱۰۹-۱۲۲