ولی‌مراد: مبنای اسلام عدالت است و باید مبتنی بر نگرش انقلاب اسلامی برخی چیزها تغییر کند، اما نمی‌گذارند/ خوارزمی: اعمال ولایت فرهنگی ابزار و همکاران جدیدی پیدا کرده

12 آذر 1401
شبکه ایران زنان؛  
در برنامه «شیوه» شبکه ۴ سیما؛

توران‌ولی مراد در برنامه شیوه: مبنای اسلام عدالت است و باید مبتنی بر نگرش انقلاب اسلامی، با توجه به شرایط زمان و مکان، بعضی از چیزها تغییر کنند؛ نه اصول و طبق فرمایشات مقام معظم رهبری مبتنی بر متد فقاهت. یعنی جا دارد که تغییر کند، اما نمی‌گذارند! زهره خوارزمی: رهبران جمهوری اسلامی بر خلاف نظام‌های اسلامی دیگر، خیلی بر موضوع زن تمرکز داشتند. بنابراین اگر جمهوری اسلامی فرهنگ را در مرکزیت قرار داد، پس یک ولایت فرهنگی را پذیرفته است.

«توران ولی‌مراد»، فعال حوزه زنان در برنامه «شیوه» شبکه گفت: هویت زنان و بودن آنها معنا بخشید به آنچه که به عنوان انقلاب اسلامی مطرح شد. الآن اگر شما با جوانان صحبت کنید، می‌گویند ما قبل از انقلاب وزیر زن داشتیم، برخی از سازمان‌ها بودند که مسئولین آنها زنان بودند. امام واقعیت امر این است که این چند نفر که در رأس بودند، عامه زنان زندگی معمولی خود را انجام می‌دادند و در صحنه اجتماعی موثر نبودند.

او افزود: آنچه که با انقلاب اسلامی اتفاق افتاد، که البته پیش زمینه و آموزش‌هایی همراه آن بود و با حضور یک مرجع تقلید و ولی فقیه بود، باعث شد ملت مسلمان با جان و دل حاضر در صحنه انقلاب شوند.

ولی‌مراد گفت: اتفاقی که با انقلاب اسلامی در عرصه زنان رخ داد، آن بود که جمعیت خاموش و بدون حضور اجتماعی زنان آزاد شدند. یعنی با انقلاب اسلامی زن پیشران حرکت شد. اگر به فرمایشات حضرت امام دقت کنید، می‌فرمایند که نقش زنان بیشتر از مردان است. زیرا که زن هم خودش حضور داشت و هم خانواده او حضور پیدا می‌کردند.

او ادامه داد، با انقلاب اسلامی یک تصویر و تصوری از حضور زن به وجود آمد که به طور قطع زاییده نگرش اسلامی به زن بود. یعنی در عین حفظ کرامت انسانی زن، به او فرصت تصمیم‌گیری، تصمیم‌سازی، سرنوشت سازی و انتخاب‌گری داده شد و زن می‌توانست انتخاب خود را در خیابان فریاد بزند. این در خیابان فریاد زدن زنان به معنی حضور چند نفر نیست. در تاسوعا و عاشورای سال ۵۷ فقط می‌توان از کلمه سیل برای نمایش حضور مردم استفاده کرد.

ولی‌مراد گفت: قبل از انقلاب زنانی که حجاب را رعایت نمی کردند، خود به خود با این کرامت و منزلتی که احساس کردند، پوشش خود را اصلاح کردند.

او تأکید کرد: مبنای اسلام عدالت است و باید مبتنی بر نگرش انقلاب اسلامی، با توجه به شرایط زمان و مکان، بعضی از چیزها تغییر کنند؛ نه اصول و طبق فرمایشات مقام معظم رهبری مبتنی بر متد فقاهت. یعنی جا دارد که تغییر کند، اما نمی‌گذارند!

«زهره خوارزمی» عضور هیأت علمی دانشگاه تهران در برنامه شیوه شبکه ۴ گفت: وقتی که متون انگلیسی را ورق می‌زنید، می‌بینید که چقدر حجم تولید دانش توسط زنان ایرانی در فضای لاتین زیاد است. اگر این این حجم انتشار را با هریک از کشورهای اسلامی دیگر مقایسه کنید، متوجه می‌شوید که اصلا قابل قیاس نیست.

او افزود: چیزی که در میان آنها مشترک است، حتی برای کسی که در اپوزیسیون علمی نسبت به جمهوری اسلامی کتاب نوشته است،این نکته در مقدمه نوشته‌هایشان یکسان اذعان می‌شود و آن تغییر و موقعیت‌مند کردن زن در نظام است.

او افزود: مثلاً افسانه نجم‌آبادی که در هاروارد است و لزوماً ممکن است سمپاتی هم با نظام جمهوری اسلامی نداشته باشد که حتی شاید برعکس، جای این واژگان را کنار هم می‌چیند که زن قبل از انقلاب یک موقعیت حاشیه و غیر ضروری بود و بعد از انقلاب، چون فرهنگ مرکزیت انقلاب بود و خود زن یک نماینده فرهنگی برای جامعه است، این موقعیت به مرکز تغییر پیدا کرد و به زن به عنوان موضوع اصلی و محوری پرداخته شد.

خوارزمی ادامه داد: رهبران جمهوری اسلامی بر خلاف نظام‌های اسلامی دیگر، خیلی بر موضوع زن تمرکز داشتند. بنابراین اگر جمهوری اسلامی فرهنگ را در مرکزیت قرار داد، پس یک ولایت فرهنگی را پذیرفته است. ولایت فرهنگی شئونی دارد. یعنی هم مسئولیت‌هایی را بر دوش نظام می‌گذارد که شاید خیلی کشورهای دیگر زیر بار آن نرفته باشند و هم البته می‌تواند حاصل و میوه‌های خوبی داشته باشد.

او افزود: زمانی که راجع به مقوله ولایت فرهنگی صحبت می‌کنیم، به خصوص با تغییراتی که در جهان معاصر داشته‌ایم، امروز که راجع به حکمرانی خوب و حکمرانی جهانی صحبت می‌شود، اعمال ولایت فرهنگی ابزار و همکاران جدیدی پیدا کرده و به نوعی سخت‌تر شده است.

او عنوان کرد: اگر با جمله خیلی ساده‌ای بخواهم بگویم که منظور من الآن از اعمال ولایت فرهنگی در جمهوری اسلامی که باید با آن کنار بیاید و آن را برای خود تعریف کند چیست، به طور ساده اینطور است که در دنیای حال هر کسی بتواند تصاویر بیشتری و حرفه‌ای تری تولید کند و با گستره وسیع‌تری از مخاطبان با این تصاویر ارتباط برقرار کند،اتوریته بیشتری در حکمرانی دارد.

یعنی باید بگوییم که چه تصویری در حوزه زنان مطلوب ماست و می‌خواهیم به آن برسیم و حتی درباره حال حاضر دستاوردهامون یا چالش‌هامون چیست و چه کسی این تصاویر را در حوزه زنان برای ما می‌سازد و یا خود ما تولیید کننده روایت درباره خودمان هستیم. جمهوری اسلامی در مورد این موضوع باید لوکیشن و مکان خود را بهتر تعریف کند.

نمی‌دانم کسانی که سیاستگذاری حوزه زنان را انجام می‌دهند، چقدر می‌دانند که دختران جوان چه موسیقی را گوش می‌دهند یا چقدر می‌دانند که چه سریالی برایشان مطلوب است که خیلی مهم است. به نظر من در وقایع اخیر مشخص شد که یک شکاف دانشی این میان داریم که خیلی مهم است برای اینکه بتوانیم به ولایت فرهنگی شکل بدهیم.

توران ولی‌مراد گفت: در سه دوره  مجلس شورای اسلامی تا حدود سال ۷۰ یعنی ۱۲ سال فقط ۴ خانم در مجلس حضور داشتند. برخی از خانم‌ها مثل خانم گرجی و خانم دباغ که از قبل انقلاب حضور داشتند و توانمندی‌هایشان را معرفی کردند و تا حدودی خانم بهروزی از این لحاظ که خطیب بودند و سخنرانی می‌کردند والبته ارتباطات حزبی و جناحی موثر بود در این حمایت، چرا فقط ۴ خانم داشتیم؟ مابقی خانم‌ها هم دختر آقای طالقانی و خانم آقای رجایی بودند.

او افزود: وقتی که مردم رأی می‌دهند به لیست رأی می‌دهند. یکی از خانم ها ۴ دوره به صورت منفرد در مجلس کاندید شد و رأی نیاورد و در آخر بالآخره در مجلس پنجم رأی آورد.

او ادامه داد: احزاب ما بدنه ندارند و قدرت ساخنه‌اند و انتخابات به انتخابات که می‌رسد حرف‌هایی فقط می‌زنند که مردم را به خیابان و پای صندوق رأی بیاورند. خانم‌ها خودشان حزب تأسیس کردند و شهید بهشتی و حضرت امام خیلی به آنها کمک کردند. چون پول و امکانات و قدرت دست مردان بود و دیدند کنش سیاسی آنها در کنار احزاب مردانه است در احزاب مردانه به فعالیت خود ادامه دادند.

او در ادامه افزود: مجموعه عملکرد دولت‌ها و مجلس‌ها در سال ۷۰ که امور زنان راه‌اندازی کردند، اگر ملاحظه کنید کاری نکرده‌اند. حتماً باید فامیل یکی از آقایان باشی یا در باندی باشید یعنی زنان آنها، خواهران آنها یا همسران آنها تصمیم گیرنده هستند.

دولت راه را غلط می‌رود. توصیه‌ام به رئیس جمهور این است که اگر می‌خواهید بگویید که حرف شما زنان را شنیده‌ام‌، معاون امور زنان خود را باید حذف کند برای اینکه کارنامه او، کارنامه مردودی است.