از دل بزرگداشتها و نامگذاریهای صوری خشونت علیه زنان برچیده نمیشود
5 آذر 1399
در خیانت بزرگی که زن را با استحاله فکری و مردوارگی به نوعی قیام علیه خودش فرا میخوانند او را وارد بازی با باخت تضمینی میکنند. به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، ۲۵ نوامبر ۱۹۶۰ در واقع شروعی برای توجه به خشونت علیه جنسیت زن در عرصه بین المللی شد صرف نظر از اینکه مقتولین در آن روز چه جنسیتی داشتند سلب حیات و قتل خشونتی است غیرجنسیتی، اما قتل خواهران میرابان نقطه ثقل کانونی را برجنسیت آنها متمرکز...
شبکه ایران زنان؛
در خیانت بزرگی که زن را با استحاله فکری و مردوارگی به نوعی قیام علیه خودش فرا میخوانند او را وارد بازی با باخت تضمینی میکنند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، ۲۵ نوامبر ۱۹۶۰ در واقع شروعی برای توجه به خشونت علیه جنسیت زن در عرصه بین المللی شد صرف نظر از اینکه مقتولین در آن روز چه جنسیتی داشتند سلب حیات و قتل خشونتی است غیرجنسیتی، اما قتل خواهران میرابان نقطه ثقل کانونی را برجنسیت آنها متمرکز کرد و به بهانهای برای توجه به ابعاد خشنونت علیه زنان تبدیل شد.
فاصله ۲۱ ساله برای نامگذاری این روز یعنی روز جهانی منع خشونت علیه زنان در سال ۱۹۸۱ و تلاش مستمر ۱۷ تا اکتبر ۱۹۹۹ که در مجمع عمومی سازمان ملل ۲۵ نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان تصویب گردیداگر چه به ظاهر در راستای احقاق حقوق زنان در ساحت ساختارهای بین المللی و اجماع بین المللی اتفاقی رخ داده است، اما کماکان در عمل براساس آمار رسمی سازمان ملل ۳۵ درصد زنان جهان در طول عمرشان تحت خشونتهای جسمی، روانی و آزار جنسی قرار میگیرند و پژوهشهای سازمان جهانی بهداشت هم پرده از واقعیت تلخ دیگری برمی دارد که در هر ۱۸ ثانیه یک زن مورد آزار قرار میگیرد.
آمارهای اعلامی از جانب مراجع بین المللی در خصوص خشنونت علیه زنان دارای جامعیت هم از جنبه تفسیر و تحلیل مفهوم خشونت و هم از جنبه استاندارد دو گانه در اعلام خشنونت دارای نقص وتبعیض ناروا وغیرمسولانه میباشد بالاترین نوع خشونت علیه زن این است که او راوادار به مردوارگی و برابری خواهی برخلاف مقتضیات آفرینش بکنند و چنان در این عرصه او را به میانه آورند که در پایان ماجرا بازنده واقعی زن باشد.
کمپانیهای اقتصادی، پشت پردههای منفعت طلبانه مبتنی بر فلسفه تلذذ وتنزل یافته انسان در حد فیزیولوژیکی الفاظ فریبنده آزادی هم رونق اقتصادی وتلذذش در ابزارگونگی زن است. تلذذش خشونت در این تفسیر در قالب کلاهبرداری مدرن از زن به گونهای است که هم ژست جانبدارانه مدافع حقوق زن دارد و هم زمان کلاه چند منظوره بر سر خاتونهای عالم میگذارد.
اینکه در عمل و اجرا نامگذاری این روز و حتی قطع نامه ۱۳۲۵ سال ۲۰۰۰ شورای امنیت سازمان ملل تاچه میزان توانسته است احساس امنیت و رضایت مندی در زن ایجاد کند هرگز مورد پایش واقعی قرار نمیگیردچرا که مبنیا و مبنیا حقوق زن و کرامت او در نگاه برابری خواهی که مرد رامیزان و در یک کفه ترازو قرار میدهد و با کمک الفاظ فریبنده زن را در کفه دیگر با مردوارگی هم سطح مرد قرار میدهد فرصت بزرگ شدن و کمال را از ماهیت انسانی زن سلب میکند و انتهای مبارزه را رسیدن به مقام مرد در قالب قوانین وضعی تعریف میکند لذا زن در این رقابت نفس گیروقتی خیلی موفق خواهدبودکه تبدیل به یک مرد شود و این آغاز بحران هویت است.
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در بیانی به مناسبت روز زن میفرمایند در مسأله زن ما از غرب طلبکاریم نه غرب از ما و خطاب به غرب میگوید شما به بشریت عموما و به زن خصوصا خیانت کرده اید با کشاندن زن و مرد به وادی ابتلائات جنسی و برافروختن و دامن زدن به آتش زیاده رویهای جنسی بی قانون و بی نظم در جامعه باآوردن زن به شکل متبرج به وسط میدان.
این جملات و عبارات برای بنده که وکیل هستم و آسیبهای حوزه زنان و خانواده را ملموس حس میکنم دارای صورت عینی در پروندههایی است که به دلیل رفتارهای بی نظم و بیگانه با هنجارهای بومی و دینی روح و جسم یک زن رامورد خشنونت قرار داده هم در جایی که همسرش مرتکب اشتباهات شده است و هم در جاهایی که خود او ناخواسته خود را در معرض انواع خشنونت قرار داده است. بنابرین براین عقیده هستم که عقلای عالم میدانند هرگز از دل بزرگداشت هاو نام گذاریهای صوری خشنونت علیه زنان به طور واقعی برچیده نمیشود چرا که در خیانت بزرگی که زن را با استحاله فکری و مردوارگی به نوعی قیام علیه خودش فرا میخوانند اورا وارد بازی با باخت تضمینی میکنند شاهد مثال مستند و مستدل برغیرواقعی بودن اراده جدی بین المللی در حذف کامل خشنونت را میتوان در انفعال و بیهودگی نقش آفرینی سازمانهای مدافع حقوق زنان در قبال خشونتهای صورت گرفته و تحمیلی برزنان ایران اسلامی در ۸ سال دفاع مقدس وآسیبهای روحی شدید ناشی از آن، نظیر پرپر شدن عشقهای واقعی خود اعم از همسران و فرزندان، آوارگی ناشی ازجنگ و سلب حداقلهای امکانات رفاهی، آسیبهای ناشی از تحریمهای ظالمانه نظام سلطه در حوزه دارو و درمان که دامان زنان را به طور غیرمستقیم و هم اعضای خانواده آنها راگرفته از مقوله بدترین خشنونت روحی علیه آنها است، خشنونت علیه زنان در سوریه و عراق با جنایتهای خشن گروههای تروریستی دست ساز نظام سلطه اعم از جنایت جهاد النکاح، بحرانهای روحی ناشی از بارداریهای این خشونتهای غیرانسانی، مختفین سوریه و کودکانی که هم علیه خودشان خشنونت سیستماتیک شده است هم مادرانی که روحشان جریحه دار و دردمند فرزندان مفقود خود است.
جنایات علیه زنان مسلمان درجنگ صربستان و بوسنی، جنایتهای لشکرکشی آمریکا و ناتو به عراق و هتک حرمت زنان عراقی، رنج حاصل ار تحجر طالبان در افغانستان و دختران بیگناه ایزدی کورد که هم زمان مورد انواع تجاوز و خشونت قرار گرفته اند و دختران مسلمان فرانسه که تحت خشنونت اصول لائیسیته محروم از حقوق اجتماعی و رفاهی و تفریحی واقع میشوند زنان و کودکان یمن و آمار تکان دهنده کشتار ناشی ازجنگ مستقیم تحت حمایت آمریکا همه و همه حکایت از یک فریب سیستماتیک وخشونت نظامند علیه جنس زن دارد خشونتی که در استاندارد دو گانه جزیی از آمار لحاظ نشده و نمیشود.
سیاستهای مبتنی برمنفعت حتی زن این مخلوق لطیف و دوست داشتنی را در خدمت سیستم ظالمانه خود تحت ظلم سیستماتیک قرار میدهد وبرابری جنسیتی را به جای عدالت جنسیتی رواج میدهد تا تمامی امتیازات اصیل و مبتنی بر|آفرینش زن رارندانه ازاو بگیرد و جالب است در این حق زدایی زن را علیه خودش میشوراند.
اما انچه که درکشور ماگاهاً در تب این روزهاو به تبعیت از تحرکات بین المللی دیده میشود و شاخص را بااسناد بین المللی تنظیم میکند، اشتباه راهبردی است. نظام اسلامی مبتنی برمبانی اسلام بارویکرد انسان محوری نه جنسیتی و مبتنی برعدالت و حتی تبعیض روا به نفع زن در نهادهای حقوقی مثل نفقه، مهریه، اجرت المثل و… اگرچه در اجرا دارای نقضهای کارکردی میباشد و نیز بانگاه کریمانه به زن در کلام بزرگان دین نمونههای روشنی از سیاستهای کلی اسلام در کرامت زن و منع خشونت نظیز زن ریحانه است، و یاتقدم در مهربانی به دختر و شناسایی و به رسمیت شناختن کلیه حقوق بنیادین انسانی نظیر حق داشتن شغل حق انتخاب شدن وانتخاب کردن و حقوق اقتصادی و … که نیاز به پارهای اصلاحات و روزآمد شدن دارد برای زن است.
نهایی شدن لایحه صیانت از کرامت و امنیت زن در مقابل خشونت بیش از یک سالی است که در قوه قضاییه نهایی وتحویل دولت محترم شده است لایحهای که اگر چه کامل نمیباشد وبراساس ظرفیت بزرگ فقه و دین میتواند کاملتر درخدمت کرامت زن و سلب خشونت ازاو قرار گیرد، اما بلاتکلیف مانده است و بانوان برمسند نشسته ترجیح میدهند کماکان با ادبیات ژونالدیستی مراسم بزرگداشت و نکو داشت روزهایی راکه مصوبه بین المللی دارد باصدای بلند برپا دارند.
اگر بانوان دارای مسوولیت و اشغال کنندگان ظرفیتهای قانونی بر بسترهای برآمده از انقلاب اسلامی چه براساس تغییری که در رویکرد وسیاستهای کلی نظام به زن و خانواده مبتنی برعدالت جنسی شده است و چه قوانین ناشی ازحقوق زنان که فاصله ایجاد انها بامبارزات فمینستی در غرب بیش از هزار وصد سال میباشد تمرکزکنند، بابروز رسانی و تنقیح و تقنین و نظارت براجرای قوانین بیشترین خدمت را به زنان کرده اند.
به وظایف خود عمل کنید بعد هم اگروقت رخصت دادبرای خواهران مظلوم میرابال و خیانت بزرگ غرب به زن مرثیه بخوانید
سکینه السادات پاد، وکیل پایه یک دادگستری – معاون حقوقی مؤسسه بین المللی حقوق بشری صلح زیبا – دانش پژوه مقطع دکتری حقوق عمومی
فاصله ۲۱ ساله برای نامگذاری این روز یعنی روز جهانی منع خشونت علیه زنان در سال ۱۹۸۱ و تلاش مستمر ۱۷ تا اکتبر ۱۹۹۹ که در مجمع عمومی سازمان ملل ۲۵ نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان تصویب گردیداگر چه به ظاهر در راستای احقاق حقوق زنان در ساحت ساختارهای بین المللی و اجماع بین المللی اتفاقی رخ داده است، اما کماکان در عمل براساس آمار رسمی سازمان ملل ۳۵ درصد زنان جهان در طول عمرشان تحت خشونتهای جسمی، روانی و آزار جنسی قرار میگیرند و پژوهشهای سازمان جهانی بهداشت هم پرده از واقعیت تلخ دیگری برمی دارد که در هر ۱۸ ثانیه یک زن مورد آزار قرار میگیرد.
آمارهای اعلامی از جانب مراجع بین المللی در خصوص خشنونت علیه زنان دارای جامعیت هم از جنبه تفسیر و تحلیل مفهوم خشونت و هم از جنبه استاندارد دو گانه در اعلام خشنونت دارای نقص وتبعیض ناروا وغیرمسولانه میباشد بالاترین نوع خشونت علیه زن این است که او راوادار به مردوارگی و برابری خواهی برخلاف مقتضیات آفرینش بکنند و چنان در این عرصه او را به میانه آورند که در پایان ماجرا بازنده واقعی زن باشد.
کمپانیهای اقتصادی، پشت پردههای منفعت طلبانه مبتنی بر فلسفه تلذذ وتنزل یافته انسان در حد فیزیولوژیکی الفاظ فریبنده آزادی هم رونق اقتصادی وتلذذش در ابزارگونگی زن است. تلذذش خشونت در این تفسیر در قالب کلاهبرداری مدرن از زن به گونهای است که هم ژست جانبدارانه مدافع حقوق زن دارد و هم زمان کلاه چند منظوره بر سر خاتونهای عالم میگذارد.
اینکه در عمل و اجرا نامگذاری این روز و حتی قطع نامه ۱۳۲۵ سال ۲۰۰۰ شورای امنیت سازمان ملل تاچه میزان توانسته است احساس امنیت و رضایت مندی در زن ایجاد کند هرگز مورد پایش واقعی قرار نمیگیردچرا که مبنیا و مبنیا حقوق زن و کرامت او در نگاه برابری خواهی که مرد رامیزان و در یک کفه ترازو قرار میدهد و با کمک الفاظ فریبنده زن را در کفه دیگر با مردوارگی هم سطح مرد قرار میدهد فرصت بزرگ شدن و کمال را از ماهیت انسانی زن سلب میکند و انتهای مبارزه را رسیدن به مقام مرد در قالب قوانین وضعی تعریف میکند لذا زن در این رقابت نفس گیروقتی خیلی موفق خواهدبودکه تبدیل به یک مرد شود و این آغاز بحران هویت است.
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در بیانی به مناسبت روز زن میفرمایند در مسأله زن ما از غرب طلبکاریم نه غرب از ما و خطاب به غرب میگوید شما به بشریت عموما و به زن خصوصا خیانت کرده اید با کشاندن زن و مرد به وادی ابتلائات جنسی و برافروختن و دامن زدن به آتش زیاده رویهای جنسی بی قانون و بی نظم در جامعه باآوردن زن به شکل متبرج به وسط میدان.
این جملات و عبارات برای بنده که وکیل هستم و آسیبهای حوزه زنان و خانواده را ملموس حس میکنم دارای صورت عینی در پروندههایی است که به دلیل رفتارهای بی نظم و بیگانه با هنجارهای بومی و دینی روح و جسم یک زن رامورد خشنونت قرار داده هم در جایی که همسرش مرتکب اشتباهات شده است و هم در جاهایی که خود او ناخواسته خود را در معرض انواع خشنونت قرار داده است. بنابرین براین عقیده هستم که عقلای عالم میدانند هرگز از دل بزرگداشت هاو نام گذاریهای صوری خشنونت علیه زنان به طور واقعی برچیده نمیشود چرا که در خیانت بزرگی که زن را با استحاله فکری و مردوارگی به نوعی قیام علیه خودش فرا میخوانند اورا وارد بازی با باخت تضمینی میکنند شاهد مثال مستند و مستدل برغیرواقعی بودن اراده جدی بین المللی در حذف کامل خشنونت را میتوان در انفعال و بیهودگی نقش آفرینی سازمانهای مدافع حقوق زنان در قبال خشونتهای صورت گرفته و تحمیلی برزنان ایران اسلامی در ۸ سال دفاع مقدس وآسیبهای روحی شدید ناشی از آن، نظیر پرپر شدن عشقهای واقعی خود اعم از همسران و فرزندان، آوارگی ناشی ازجنگ و سلب حداقلهای امکانات رفاهی، آسیبهای ناشی از تحریمهای ظالمانه نظام سلطه در حوزه دارو و درمان که دامان زنان را به طور غیرمستقیم و هم اعضای خانواده آنها راگرفته از مقوله بدترین خشنونت روحی علیه آنها است، خشنونت علیه زنان در سوریه و عراق با جنایتهای خشن گروههای تروریستی دست ساز نظام سلطه اعم از جنایت جهاد النکاح، بحرانهای روحی ناشی از بارداریهای این خشونتهای غیرانسانی، مختفین سوریه و کودکانی که هم علیه خودشان خشنونت سیستماتیک شده است هم مادرانی که روحشان جریحه دار و دردمند فرزندان مفقود خود است.
جنایات علیه زنان مسلمان درجنگ صربستان و بوسنی، جنایتهای لشکرکشی آمریکا و ناتو به عراق و هتک حرمت زنان عراقی، رنج حاصل ار تحجر طالبان در افغانستان و دختران بیگناه ایزدی کورد که هم زمان مورد انواع تجاوز و خشونت قرار گرفته اند و دختران مسلمان فرانسه که تحت خشنونت اصول لائیسیته محروم از حقوق اجتماعی و رفاهی و تفریحی واقع میشوند زنان و کودکان یمن و آمار تکان دهنده کشتار ناشی ازجنگ مستقیم تحت حمایت آمریکا همه و همه حکایت از یک فریب سیستماتیک وخشونت نظامند علیه جنس زن دارد خشونتی که در استاندارد دو گانه جزیی از آمار لحاظ نشده و نمیشود.
سیاستهای مبتنی برمنفعت حتی زن این مخلوق لطیف و دوست داشتنی را در خدمت سیستم ظالمانه خود تحت ظلم سیستماتیک قرار میدهد وبرابری جنسیتی را به جای عدالت جنسیتی رواج میدهد تا تمامی امتیازات اصیل و مبتنی بر|آفرینش زن رارندانه ازاو بگیرد و جالب است در این حق زدایی زن را علیه خودش میشوراند.
اما انچه که درکشور ماگاهاً در تب این روزهاو به تبعیت از تحرکات بین المللی دیده میشود و شاخص را بااسناد بین المللی تنظیم میکند، اشتباه راهبردی است. نظام اسلامی مبتنی برمبانی اسلام بارویکرد انسان محوری نه جنسیتی و مبتنی برعدالت و حتی تبعیض روا به نفع زن در نهادهای حقوقی مثل نفقه، مهریه، اجرت المثل و… اگرچه در اجرا دارای نقضهای کارکردی میباشد و نیز بانگاه کریمانه به زن در کلام بزرگان دین نمونههای روشنی از سیاستهای کلی اسلام در کرامت زن و منع خشونت نظیز زن ریحانه است، و یاتقدم در مهربانی به دختر و شناسایی و به رسمیت شناختن کلیه حقوق بنیادین انسانی نظیر حق داشتن شغل حق انتخاب شدن وانتخاب کردن و حقوق اقتصادی و … که نیاز به پارهای اصلاحات و روزآمد شدن دارد برای زن است.
نهایی شدن لایحه صیانت از کرامت و امنیت زن در مقابل خشونت بیش از یک سالی است که در قوه قضاییه نهایی وتحویل دولت محترم شده است لایحهای که اگر چه کامل نمیباشد وبراساس ظرفیت بزرگ فقه و دین میتواند کاملتر درخدمت کرامت زن و سلب خشونت ازاو قرار گیرد، اما بلاتکلیف مانده است و بانوان برمسند نشسته ترجیح میدهند کماکان با ادبیات ژونالدیستی مراسم بزرگداشت و نکو داشت روزهایی راکه مصوبه بین المللی دارد باصدای بلند برپا دارند.
اگر بانوان دارای مسوولیت و اشغال کنندگان ظرفیتهای قانونی بر بسترهای برآمده از انقلاب اسلامی چه براساس تغییری که در رویکرد وسیاستهای کلی نظام به زن و خانواده مبتنی برعدالت جنسی شده است و چه قوانین ناشی ازحقوق زنان که فاصله ایجاد انها بامبارزات فمینستی در غرب بیش از هزار وصد سال میباشد تمرکزکنند، بابروز رسانی و تنقیح و تقنین و نظارت براجرای قوانین بیشترین خدمت را به زنان کرده اند.
به وظایف خود عمل کنید بعد هم اگروقت رخصت دادبرای خواهران مظلوم میرابال و خیانت بزرگ غرب به زن مرثیه بخوانید
سکینه السادات پاد، وکیل پایه یک دادگستری – معاون حقوقی مؤسسه بین المللی حقوق بشری صلح زیبا – دانش پژوه مقطع دکتری حقوق عمومی