چند توصیه برای سلامتیتان

“پشت سر هرمرد موفقی زنی فداکار است اماپشت سر هرزن موفقی……… انبوهی ازمشکلات است که باید تنها به دوش کشد.”

امروزه جامعه ایرانی دچار بحران تقابل سنت و مدرنیته است و زن ایرانی در این برزخ دست و پنجه نرم می کند، چرا که مرد ایرانی هنوز در ذهن خود تصور زن غارنشین را دارد. مردانی که هرچند به ظاهر تحصیلکرده و روشنفکرند و عملا با کار زنان مخالفت نمی کنند اما در ذهنشان مادران خانه دار خود را ملکه دانسته و همسر خود را با مادرشان مقایسه می کنند و هر از گاهی به یادشان آهی می کشند. مردانی که اگر هم گاهی با منت یا بی منت  کمکی در خانه بنمایند برایشان کار شاق و عجیبی است.

زن تحصیلکرده و فعال امروزی اما بدنبال اثبات توانمندی و تقویت توانایی هایش است. خوب می داند که با حضور در اجتماع است که به خود باوری و اعتماد بنفس خواهد رسید، زنی است که با تلاش و همت خود تحصیل کرده و در ضمن به فعالیت اجتماعی پرداخته، زنی که چون  برخی زنان خانه دار وقت خود را به بطالت پای برنامه ها وکانالهای تلویزیون و ماهواره یا اینترنت نمی گذارد بلکه از آن استفاده هدفمند می کند و از اینکه می بیند افرادی چگونه ساعتها وقت خود را پای سریالها یا در بازارها صرف خرید وسایل و تجملات و زرق و برق ها و عمل های زیبایی و مدهای غربی می کنند تعجب می کند، از اینکه هنوز زنان زیادی هستند که بجای رفع مشکلات خود به فالگیر و رمال مراجعه می کنند خنده اش می گیرد.

از این که فرصت فکر کردن به غیبت های خانم همسایه و گله کردن از حرفهای مادر شوهر و خواهر شوهر ندارد خوشحال است و نیازی به دارو برای بستن زبان آنها ندارد. از اینکه دایم به فکر مسافرتهای زیاد داخلی و خارجی و…نیست احساس آرامش می کند. از اینکه دایم رفتارها و گوشی همسرش را چک نمی کند خیالش آسوده است.

از سوی دیگر با اینکه در اجتماع فردی موفق است وقتی می بیند که هنوز خانواده آنطور که باید، باورش ندارند و فقط خانه تمیز و غذای آماده مد نظرشان است دلش می گیرد. پای بندی او به ارزشها باعث می شود که اولویت را به خانواده بدهد، علی رغم میلش ساعتهای کاری خود را کم کند و از بسیاری مزایای کاری مثل بیمه و….محروم گردد تا بیشتر به فرزندانش رسیدگی کند و برای  همسر و فرزندانش غذای گرم و تازه تهیه کند و با لبخندی در هنگام ورودشان، آبی باشد برآتش خستگی و عصبانیت آنها.

علی رغم استعدادهای برترش از بسیاری موقعیتهای خاص شغلی می گذرد تا سقف شیشه ای و اقتدار همسردرخانه محفوظ بماند. ترجیح می دهد در جامعه زنی معمولی باشد تا در خانه مادری شاداب بماند. علی رغم درونش می خندد و بخاطر خانواده با بیماری می جنگد، از آرزوهایش می گذرد تا بقیه به آرزویشان برسند، سعی می کند آخر شب و صبح های زود درس بخواند و در اوقاتی که بچه ها آرمیده اند به کارهای عقب مانده بپردازد، شب ها خسته و کوفته به خواب می رود اما از اینکه احساس مفید بودن می کند راضی است و نیازی به قرص خواب ندارد.

گاه باخود می گوید: کاش طرز تفکر مردان جامعه عوض می شد و باور می کردند که دوره پدر سالاری گذشته، کاش مادران فرزندان خود را بگونه ای دیگر تربیت می کردند، کاش تبلیغات رسانه ها اینقدر کلیشه ای نبود، کاش به مردان می آموختند که استعداد زنان باهم متفاوت است و آنها هم حق پیشرفت دارند و کاش قوانین دولتی به گونه ای سازمان می یافت که زنان در ساعات کمتر اما با ثبات به فعالیت خود ادامه دهند و کاش های دیگر……..

زاهره سادات میرجعفری. دانشجوی دکترای مطالعات زنان