Posts
![داستان کوتاه: نوزادم، گوسفندم، مادر بزرگم، خودم و اهالی روستای پایین محل/ توران ولی مراد](https://iranzanan.com/wp-content/uploads/2023/05/16980606217566003135330996409395-260x200.jpg)
داستان کوتاه: نوزادم، گوسفندم، مادر بزرگم، خودم و اهالی روستای پایین محل/ توران ولی مراد
توران ولی مراد (مرداد ۸۴- تهران) نوزادم بزرگ شد و جوان بیست ساله ای است. گوسفند را سر بریدم. مادر بزرگم مرد. روستای پایین محل درد را از این دست به آن دست می کند و هنوز سر پاست. من کجایم و به کجا می روم؟ می برندم یا می روم؟ “بچه به خودش می […]