معاونت امور زنان و خانواده به اسم عدالت جنسیتی در حال اجرای برنامههای غرب است/ اطلاعاتی از تفاهمنامهها و پولهای رد و بدل شده نیست
بررسی عملکرد دولت در حوزه زنان؛
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه ایسکانیوز؛ تمام دولتها شعارهای بسیاری در حوزه زنان دادهاند. شعارهایی که گاهی با وجود جذابیتهای بسیار زیاد سطح مشکلات حوزه زنان را بسیار تقلیل میداد. با وجود شعارهای بسیار زیاد آنچه مشهود است باقی ماندن مشکلات زنان جامعه و حتی افزایش آن است.
در این رابطه در گفتوگویی با توران ولی مراد، که سالهاست در حوزه زنان فعالیت کرده و مدیر پایگاه خبری-تحلیلی «شبکه ایران زنان» که به تحقیق و بررسی مشکلات زنان و ارائه راهکار پرداخته و پیگیری فعالیتهای مراکز رسمی حوزه زنان و نظارت بر آنها را به عنوان بخشی از وظایف خود تعریف کرده است، به بررسی عملکرد دولتها در حوزه زنان پرداختهایم.
توران ولیمراد ضمن شرح دلایل تشکیل معاونت امور زنان و خانواده و وظایف آن به بررسی و نقد عملکرد این معاونت در دولتهای مختلف پرداخته و نکاتی درباره مصوبات این معاونت و ستاد ملی زن و خانواده در دولت یازدهم و دوازدهم بیان کرده است که متن کامل آن به شرح زیر است:
عملکرد دولتها در حوزه زنان را چگونه ارزیابی میکنید؟
وضعیت در حوزه زنان پس از انقلاب اسلامی بسیار بهتر از قبل است اما این موضوع ربطی به دولتها نداشته بلکه خود انقلاب دستاوردهایی را برای ملت ایران و به طور مشخص برای زنان داشته که باعث بهتر شدن وضعیت شده است وگرنه دولتها هر کاری انجام دادهاند کارهای عمومی بوده و در حوزه زن و خانواده مردود هستند.
این مسئله چند دلیل مشخص دارد. فارغ از مسئله محتوا که در ادامه به آن خواهیم پرداخت، یکی از دلایل آن مسئله اجراست. در تمام دولتها آن واحدی که موظف بوده در حوزه زنان فعالیت کند یک اشکال اجرایی و عملی داشته است.
وظیفه معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری چیست؟
این واحد از سال ۷۰ تا ۸۴ تحت عنوان امور زنان مشغول فعالیت بود. در سال ۸۴ در طرحی که من برای کل کشور نوشتم خانواده به آن اضافه و به معاونت امور زنان و خانواده تبدیل شد.
این زیرمجموعه نهاد ریاست جمهوری جایگاه اجرایی و تصدیگری ندارد یعنی نمیتواند پروژهای را اجرا یا طرحی را به انجمنی داده تا آن را اجرا کند و بر آن نظارت داشته باشد. با وجود این در حال حاضر این معاونت مشغول انجام چنین کاری است یعنی با یک انجمن برای اجرای پروژه قرارداد بسته که این اشتباه است زیرا جایگاه معاونت امور زنان و خانواده ستادی بوده و صلاحیت نظارت را ندارد.
ما اهداف، آرمان و سیاستهایی داریم که باید به برنامه و سپس برنامه به طرح تبدیل و در نهایت طرح اجرایی شود. هدف از نظارت بر اجرا دو چیز است؛ اول اینکه طرح درست اجرا شود و دوم طبق مفاد قرارداد باشد یعنی اهداف را پیاده کند.
معاونت امور زنان و خانواده با وجود آنکه امکان نظارت را ندارد این کار را انجام داده است یعنی میلیاردها تومان بودجه را به نام زنان به یک انجمن برای اجرای پروژهای داده در حالیکه امکان نظارت بر آن وجود ندارد. این مسئله از همان ابتدا یعنی از دولت هاشمی رفسنجانی، سپس خاتمی و سایر دولتها وجود داشته و شرایط به همین صورت بوده که طرحهایی را اجرایی میکردند که از پایه و اساس اشتباه بوده است.
هدفی که افراد معاونت دنبال میکنند توانافزایی سیاسی است نه رفع مشکلات زنان و خانواده
چرا معاونت امور زنان چنین رویکردی را دنبال میکند؟
یکی از دلایل اصلی این است که هدف افراد معاونت، توانافزایی سیاسی است نه رفع مشکلات زنان و خانواده؛ زیرا اگر هدف رفع مشکلات باشد خیلی شفاف دستگاههای مربوطه یعنی وزارتخانههایی که باید اقدامی انجام دهند سیاستها را تبدیل به برنامه و طرح و اجرا میکنند اما این کار انجام نمیشود؛ زیرا اهداف سیاسی را دنبال میکنند و اهداف سیاسی هم یعنی توانافزایی سیاسی.
از همین دولت مثال میزنم. اگر صحبتهای معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهور را مطالعه کنید میبینید به صورت مداوم در جملاتش گفته است ۳۰ درصد زنان در پستهای مدیریتی هستند. آنچه واضح است این است که جریان سیاسی آنها باید زنان خود را ارتقا میدادند اما چون خود جریان سیاسی این کار را نکرده است، از امکانات ملت و بیتالمال برای به پست رساندن زنان جریان سیاسی خود استفاده میکنند.
چرا اقدام مشهودی در حوزه زنان از سوی این معاونت انجام نشده و کارها بر روی زمین مانده است؟
زیرا افرادی که در پستها نشاندهاند همه از جریان سیاسی خودشان هستند. پس از اینکه در پستها قرار میگیرند بده و بستانهایی هم اتفاق میافتد؛ مثلا پنج میلیارد تومان برای تخلیه یک ملک میگیرند، پنج میلیارد برای خرید ملک میدهند، آن کسی که پول داده را به پست میرسانند و مسائلی از این دست یعنی به اسم زنان و خانواده بازی سیاسی میکنند ولی کارها روی زمین مانده است.
در حوزه زنان، خانواده و جمعیت سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری را داریم ولی این سیاستها به برنامه تبدیل نشده است. حتی ماده ۱۰۱، ۱۰۲ و ۱۰۳ برنامه ششم توسعه که مصوب همین دولت و قانون است از سوی معاونت امور زنان اجرایی نشده و سیاستهای مربوط به جمعیت و خانواده روی زمین مانده است.
عملکرد ستاد ملی زن و خانواده به چه صورت است؟
در قانون آمده ستاد ملی زن و خانواده باید به طور مستمر جلسه داشته باشد. در دولت یازدهم که هیچ جلسهای برگزار نشد و کاملا تعطیل بود. در دولت دوازدهم نیز تا کنون دو جلسه ۲ و ۱/۵ ساعته برگزار شده است.
این شاخصها بر اساس هدف پنجم اهداف توسعه هزاره نوشته شده است نه عدالت جنسیتی، یعنی این جریان غربزده، غربمحور و وامدار غرب به اسم شاخصهای عدالت جنسیتی برنامههای در حال اجرای برنامههای غرب است
این شاخصها بر اساس اهداف توسعه هزاره و توسعه پایدار در ارتباط با زنان که برابری جنسیتی است نوشته شده است نه عدالت جنسیتی، یعنی این جریان غربزده، غربمحور و وامدار غرب به اسم شاخصهای عدالت جنسیتی در حال اجرای برنامههای غرب است. مجلس باید بر اینها نظارت و راجع به این موضوع تحقیق و تفحص کند.
چرا دولت روحانی به وعدههای خود در حوزه زنان عمل نکرده است؟
بیشترین شعارها را در حوزه امور زنان دولت اصلاحات و دولت روحانی که از یک جریان سیاسی هستند دادهاند؛ اما در جهت رفع مشکلات زن و خانواده کار نکردند. این کار آنها خشونت سیاسی علیه زنان است زیرا با دادن وعده به زنان رأی آنها را گرفتند اما شعارهای خود را عملی نکردند.
یک مشکل اساسی دیگر این است که اطلاعاتی از تفاهمنامهها در دست نیست. این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که تفاهمنامهها در نهایت به قراردادهایی منجر میشوند که در آن پول رد و بدل میشود. اما در حال حاضر اطلاعات از مردم پنهان بوده و مشخص نیست که چه کسی قرارداد بسته و چه پولی رد و بدل میشود.
اگر بررسی کنید میبینید شخصی را در دولت در پس معاونت امور زن و خانواده قرار میدهند که اول از همه زن است، پس از آن به همان جریان سیاسی تعلق دارد. در کنار اینها خوب صحبت کرده و اهل بازی سیاسی است اما مسئله اینجاست که هیچ کاری برای ملت انجام نمیدهد
مبنای انتخاب معاون امور زنان و خانواده چیست؟
عملکرد همه دولتها در حوزه زنان به یک شکل بوده است. اگر بررسی کنید میبینید شخصی را در دولت در پست معاونت امور زن و خانواده قرار میدهند که اول از همه زن است، پس از آن به همان جریان سیاسی تعلق دارد. در کنار اینها خوب صحبت کرده و اهل بازی سیاسی است اما مسئله اینجاست که هیچ کاری برای ملت انجام نمیدهد.
در تمام دولتها شرایط به همین منوال بوده و معاون امور زنان همشأن دستگاه نبوده است زیرا شأن دستگاه معاونت امور زنان و خانواده این نیست که همایش یا نمایش برگزار کرده یا کتاب بنویسد. اینها کار دستگاههای اجرایی و سازمانهاست.
مشکل اینجاست که وظایف به درستی تعریف نشده و این پست به امتیازی به جریان سیاسی تبدیل شده است؛ کما اینکه میبینیم معصومه ابتکار که ۱۲ سال در بخش محیط زیست فعالیت کرده به یکباره در رأس امور زنان قرار میگیرد و از همه جالب تر تخصص زهرا جواهریان معاون برنامهریزی او حشره شناسی است. از طرف دیگر معاونت امور راهبردی به بخشی برای کارهای پژوهشی و سفرهای خارجی تبدیل شده تا بودجهای به اسم زنان گرفته و به انجمن جامعهشناسی که بودجه خودش را دارد بدهد. این وضعیت امور زنان و خانواده بوده است.
آیا دولتها باری از دوش مشکلات زنان و جامعه برداشتهاند؟
دولتها در حوزه زنان کاری نکردهاند. اتفاقا چون دولتها و مسئولان از جامعه عقب بودند و جامعه را با مشکلاتش به حال خود رها کردند، جامعه برای خود مشکل خلق کرده است. برای مثال در مسئله ازدواج خانواده دختر وقتی مشکلات و نواقص را دید برای جلوگیری از آنها مهریه را بالا برد که در نتیجه آمار ازدواج پایین آمده است.
در هفته گذشته یکی از شاگردان من که کار مشاوره نیز انجام میدهد میگفت در همین هفته ۷۰ مورد ازدواج داشتیم که به خاطر مهریه بههم خورد. یعنی از همان ابتدای ازداوج مهریه به دالانی برای شکنجه افراد به ویژه پسرها تبدیل شده است.
علت این مسئله این است که مسئولان در انجام مسئولیتهای خود کوتاهی و جامعه را به حال خود رها کرده است؛ در نتیجه جامعه به فکر این است که گلیم خود را از آب بیرون بکشد؛ بنابراین به نظر من دولتها نه تنها خدمتی در این حوزه نکردهاند بلکه خیانت هم کردهاند.
علت تشکیل ستاد ملی زن و خانواده چه بود و اعضای آن چه کسانی هستند؟
ستاد ملی زن و خانواده عالیترین جایگاه برای تصمیمگیری است که رئیس جمهور، چندتن از وزرا، معاون امور زنان، یک نفر از قوه قضائیه، رئیس صدا و سیما، یک نفر از فراکسیون زنان مجلس و تعدادی از نخبگان دانشگاهی و حوزه عضو آن هستند.
برای آنکه معاونت امور زنان و خانواده مقداری قدرت گرفته ستاد ملی زن و خانواده تشکیل و یک راه میانبر برای قانونگذاری و اجرا درست شد؛ اما در عمل دولتها آن را تعطیل کردند به طوری که برخلاف قانون ششم توسعه که گفته است این ستاد باید به صورت مستمر جلسه داشته باشد دولت یازدهم هیچ جلسهای تشکیل نداد.
چرا در دولت یازدهم و دوازدهم جلسات این ستاد تشکیل نشده است؟
یک نفر باید از معاونت امور زنان تحقیق و تفحص کند که چرا برخلاف قانونی که خودشان تصویب کردند عمل کرده و جلسات را تشکیل نداده است. همه اینها بازی بوده برای اینکه یک کلمه عدالت جنسیتی را گرفته و کار خودشان را بکنند کما اینکه تاکنون با پول بیتالمال امکانات را صرف این این قضیه کرده و کار را جلو برده و گزارش مینویسند بدون اینکه اصلا مردم بدانند این شاخصها چیست، بر چه اساسی نوشته شده و چه ایراداتی دارد.
یک سری شاخص را نوشته و برای اعضا فرستادند و گفتند امضا کنید؛ اینکه ستاد نیست. محتوا باید در ستاد چکشکاری شود نه اینکه برای اعضایی بفرستید که معلوم است امضا میکنند و برمیگردانند. اینها عملا بازیهای سیاسی است که در تمام حوزهها وجود دارد و در حوزه زنان نیز به این شکل است.
مبنای شاخصهای عدالت جنسیتی چیست؟
اگر اعلانات معاونت امور زنان را نگاه کنید خودشان اعلام کرده اند که شاخصهای عدالت جنسیتی در راستای عملیاتی کردن هدف پنجم اهداف توسعه هزاره نوشته شدهاند. این اهداف برنامهای است که سازمان ملل متحد آن را تدوین کرده و هدف پنجم آن بر رسیدن به برابری کامل جنسیتی تأکید دارد.
برابری کامل جنسیتی را نمیتوان در کنار عدالت جنسیتی قرار داد و گفت که میخواهیم برای هدف پنجم توسعه هزاره شاخصهای عدالت جنسیتی را بنویسیم. عدالت جنسیتی کاملا متفاوت با برابری جنسیتی است و تعریف متفاوتی دارد.
آیا این شاخصها با اسناد بالادستی کشور تطابق دارد؟
در جمهوری اسلامی اگر قرار بود برابری جنسیتی تصویب شود که همان کنوانسیون رفع تبعیض را مصوب کرده و به دنبال عدالت جنسیتی نبودند. اینها با اسناد بالادستی نظام و سیاستهایی که در کشور تعریف میشود در تناقض است. در ایران و محتوا و اصل، نگرش اسلامی است.
این اعمال فریب دادن جامعه است. این افراد وادادههای در مقابل غرب هستند که قصد دارند تمام برنامههای غرب را در کشور پیاده کنند و همین موضوع در جامعه و خانوادهها ما تعارض ایجاد کرده است
این اعمال فریب دادن جامعه است. این افراد وادادههای در مقابل غرب هستند که قصد دارند تمام برنامههای غرب را در کشور پیاده کنند و همین موضوع در جامعه و خانوادهها ما تعارض ایجاد کرده است.
نتیجه عملکرد این جریان در حوزه زنان چیست؟
در حال حاضر معاونت امور زنان یک گزارش چهار دقیقهای ارائه داده است که تمام بندهای آن محل ایراد است. برای مثال در اولین بند گفته است نظارت بر سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در حالی که بر سیاست نظارت صورت نمیگیرد بلکه ابتدا باید سیاست به طرح و برنامه تبدیل و اجرا شود و سپس بر آن نظارت کرد.
در حقیقت این جریان غربگرا میلیاردها تومان بودجه به نام زنان دریافت کرده و کارهایی میکنند که نه تنها سودی برای زنان ندارد بلکه آفت شده است زیرا جامعه و هویت زنان و دختران را با تعارض مواجه میکند.