سرمایه جنسی زنان؛ پاشنه آشیل مردان

28 خرداد 1399
شبکه ایران زنان؛  
طرح مسأله «سرمایه جنسی» و ابعاد و تبعات آن
سرمایه جنسی اصطلاحی است که دربرگیرنده ترکیبی از ویژگی‌ها از قبیل زیبایی، جذابیت جنسی، مهارت شناساندن و معرفی خود و مهارت‌های اجتماعی است. در واقع، منظور از آن، ترکیبی از جذابیت‌های جسمانی و اجتماعی است که برخی از زنان و مردان را در رسیدن به اهدافشان کمک کرده و آن فرد را برای اطرافیان به ویژه جنس مخالف از لحاظ بصری و جنسی جذاب می‌کند. بدیهی است که منظور از داشتن سرمایه جنسی یا به کارگیری آن، برقراری رابطه جنسی نیست.
 آیا شما هم باور دارید که زنان زیبا، دلربا و جذاب در جامعه، محیط کار و زندگی خانوادگی، زنان موفق‌تری هستند؟ آیا شما هم اعتقاد دارید که اگر زنی برای مردان، جذاب و خواستنی باشد نسبت به زنی که چنین امکانی ندارد یا در مقایسه با مردی که رقیب اوست، شانس بیشتری برای بدست آوردن فرصت شغلی به ویژه در بخش خصوصی دارد؟ آیا به راستی جذابیت ظاهری که از آن تحت عنوان سرمایه جنسی نیز تعبیر می‌شود، به ویژه در جامعه ما، برای موفقیت یک زن مهم‌تر از داشتن سرمایه اجتماعی یا فرهنگی است؟
سرمایه جنسی چیست و چه کسانی سرمایه دارتر هستند؟
سوال این است که آیا افراد می‌توانند بر روی ظاهرشان به عنوان یک دارایی در کنار سایر مهارت هایشان سرمایه‌گذاری کنند؟ تکیه بر شبکه اجتماعی و کمک گرفتن از سرمایه اجتماعی برای یافتن شغل و موفقیت همواره توصیه می‌شود، اما آیا رسیدن به سر و وضع و ظاهر به همان اندازه موثر است؟

سرمایه جنسی اصطلاحی است که دربرگیرنده ترکیبی از ویژگی‌ها از قبیل زیبایی، جذابیت جنسی، مهارت شناساندن و معرفی خود و مهارت‌های اجتماعی است. در واقع، منظور از آن، ترکیبی از جذابیت‌های جسمانی و اجتماعی است که برخی از زنان و مردان را در رسیدن به اهدافشان کمک کرده و آن فرد را برای اطرافیان به ویژه جنس مخالف از لحاظ بصری و جنسی جذاب می‌کند. بدیهی است که منظور از داشتن سرمایه جنسی یا به کارگیری آن، برقراری رابطه جنسی نیست.

با نگاهی به روابط شغلی و مناسبات افراد به‌ویژه در حوزه عمومی و فضا‌های کاری به نظر می‌آید که اگر سرمایه جنسی یعنی ظاهری شیک و خواستنی در کنار سرمایه انسانی (مدرک، مهارت کاری و سابقه کار) و سرمایه اجتماعی (افراد و لینک‌های که می‌شناسیم و داریم) به کار گرفته شود، احتمال موفقیت و گرفتن امتیاز بیشتر می‌شود. این مساله و گستره امکان استفاده از سرمایه جنسی، برای زنان بیشتر از مردان فراهم است.
سرمایه جنسی، آن چیزی است که ما را از نظر جنسی برای دیگران خواستنی می‌کند و همانند سایر انواع سرمایه، قابل نقد کردن، تبدیل کردن، معامله و بهره وری است. فهم مفهوم سرمایه جنسی، علاوه بر کمک به درک مناسبات اجتماعی و شغلی و حرفه‌ای، برای درک روابط جنسی در بین افراد نیز ضرورت دارد. به‌ویژه اینکه ما امروزه در جامعه جنسی شده و فرد محوری زندگی می‌کنیم که جذابیت‌های ظاهری و جنسی، اهمیت و ارزش زیادی در میان زنان و مردان یافته‌اند، با این حال، زنان سابقه و مهارت بیشتری در بهره گیری از این سرمایه داشته و غالبا جذابیت جنسی بیشتری در مقایسه با مردان دارند.

اصطلاح سرمایه جنسی و کاربست آن در زندگی اجتماعی و مناسبات میان زنان و مردان را نخستین بار «کاترین حکیم» مطرح کرد و در سال ۲۰۱۱ در کتاب «پول شیرین: قدرت سرمایه جنسی» به صورت بندی نظریه خود پرداخت.

کاترین حکیم معتقد است از حیث دارابودن این سرمایه، زنان سرمایه‌دار ترند، در طول تاریخ، همواره زنان خواستنی و مردان خواهان، زنان عرضه کننده و مردان متقاضی بوده‌اند و این الگو، هزاران سال تکرار شده است. او همچنین می‌نویسد: «قدرت جنسی برای موفقیت حرفه‌ای لازم است و باید بدون شرم به کار گرفته شود.» سرمایه جنسی از نظر کاترین حکیم عبارت است از: فریبندگی‌های زیبایی شناختی، بصری، بدنی، اجتماعی و جنسی.

وی شش مولفه و شاخص برای سرمایه جنسی در نظر می‌گیرد: زیبایی، جاذبه‌های دلربایی، مهارت‌های اجتماعی، سرزندگی، جلوه‌گری اجتماعی و تمایلات جنسی. او معتقد است زنان نباید سرمایه‌های جنسی خود را رایگان در اختیار مردان بگذارند و باید بهایش را دریافت کنند و دریافت این حق منوط به قانونی بودن، مشروع بودن و عاشقانه بودن این شراکت نیست.

آیا مردان به دنبال رابطه جنسی و زنان به دنبال پول‌اند؟
هرچند آرای کاترین حکیم مخالفت‌های زیادی را در محافل فمنیستی و مارکسیستی در غرب برانگیخت، اما کاربست عملی این نظریه تحت عناوین مختلف در همه جوامع به ویژه جوامع شرقی وجود دارد. با نگاهی واقع گرایانه به جامعه و موقعیت‌های گوناگونی که زنان و مردان در آن قرار دارند مانند فرصت‌های شغلی، روابط اجتماعی، ازدواج و فرصت‌های آن، زیست جنسی افراد، وضعیت سلامت روانی و اعتماد به نفس زنان و همچنین حوزه مواد آرایشی و عمل‌های زیبایی، متوجه می‌شویم که گویی در تمام عرصه‌ها نوعی بده بستان در حال انجام است و قدرت سرمایه جنسی و میل بکارگیری آن در ذهنیت ما به اشکال مختلف وجود دارد.

«پریا» متقاضی کار در یک شرکت خصوصی است. روز‌های قبل از مصاحبه، موهایش را رنگ کرد، یک گن لاغری خرید و ناخن هایش را لاک زد و با یک میکاپ حرفه‌ای برای مصاحبه آماده شد. وقتی از او پرسیدم مگر به جشن عروسی دعوت شده به من گفت: برای به دست آوردن شغل، اولین جلسه مصاحبه و میزان تاثیرگذاری بسیار مهم است، زیرا افرادی که به مصاحبه دعوت می‌شوند در داشتن مدرک و ومهارت و سابقه کاری تقریبا شرایط یکسانی دارند، در نتیجه برای قاپیدن شغل باید علاوه بر استعداد و توانایی، بر دارایی دیگر یعنی زیبایی ظاهر تکیه کنی. واضح است که منظور از استفاده از سرمایه جنسی، الزاما رابطه جنسی یا فهم آن به کارفرما نیست.

برای افراد و به‌ویژه زنانی که دارای مهارت خاص و مدرک ویژه‌ای نیستند، سرمایه جنسی می‌تواند مهم‌ترین دارایی باشد، بنابراین بسیاری بر این نظر هستند که در شرایط موجود جامعه ما که نه شایسته سالاری وجود دارد نه پالایش درستی برای به کارگیری افراد در فرصت‌های شغلی و اجتماعی انجام می‌پذیرد و به علاوه جای هنجار‌ها و ناهنجاری‌ها در جامعه تغییر یافته به گونه‌ای که بدن و زیبایی‌های آن به یکی از منابع اصلی قدرت بدل شده، استفاده از جذابیت و زیبایی زنانه برای دستیابی به موفقیت، نه تنها مذموم نیست بلکه ضرورت دارد.

سرمایه جنسی در تمام عرصه‌های زندگی، از محیط کاری گرفته تا روابط زناشویی دارای اثرگذاری است. افراد جذاب به راحتی دیگران را به سمت خود می‌کشانند؛ از دوستان شان گرفته تا مشتریان، مدیران، هواداران و اطرافیان خود. اینگونه در جامعه بیان می‌شود که این افراد هم در حوزه روابط شخصی با شریک عاطفی شان و هم در عرصه‌های هنر و ورزش موفق‌ترند.

داشتن جذابیت‌های ظاهری در عرصه سیاست و تجارت نیز به‌ویژه برای مردان بسیار تاثیر گذار است. داشتن قد بلند به‌ویژه برای مردان، مزیت‌های اجتماعی به همراه دارد و به صورت کلی جذابیت‌های ظاهری و اجتماعی، طیف گسترده‌ای از مزیت‌ها و امتیاز‌ها را در محیط کاری، اجتماعی و شخصی برای فرد به همراه می‌آورد.

کاترین حکیم در انتقاد به فمنیست‌هایی که زنان را تشویق به متانت و پوشیدن لباس‌های مناسب و دوری کردن از لوندی برای مردان دعوت می‌کنند می‌گوید: در طول تاریخ همواره مردان بوده‌اند که به اشکال مختلف از زنان بهره‌کشی به ویژه بهره‌کشی جنسی کرده‌اند، چرا زنان با استفاده از زنانگی خود این کار را نکنند؟

مخالفین این نظریه که آرایشان بیشتر در میان صاحب نظران چپ در آمریکا و اروپا منعکس شده، اعتقاد داشتند که پدیده‌هایی، چون مد، آرایش و زیبایی، ابزار‌های سرمایه‌داری برای بهره کشی از زنان است و زنان باید با حفظ شأن انسانی خود، اجازه ندهند که مردان، آن‌ها را به چشم کالا نگاه کرده و پول و قدرت خود را با بدن آن‌ها معامله و معاوضه کنند.

«ایولین رید»، «ماری آلیس واتز» و «جوزف هنسن» خطاب به زنان کارگر نوشتند که یک زن کارگر با دستان زمخت و مو‌های ژولیده، زیبا‌ترین زن است، زیرا شأن انسانی خود را نشان داده و با استفاده از توان خود و نه زیبایی‌ها و جذبه‌های زنانه کار می‌کند.

چندی پس از انتشار این اظهار نظر‌ها از سوی یک نشریه چپ، موجی از نامه‌های اعتراض‌آمیز از طرف زنان و به ویژه زنان کارگر به دفتر مجله سرازیر شد. زنان، نویسندگان را به کتمان واقعیت تلخ موجود متهم کردند و نوشتند: امروزه حتی برای یافتن یک شغل بسیار ساده و دم دستی مانند منشی‌گری و کار‌های خدماتی نیز شانس بیشتر با زنی است که دلبرا و خواستنی باشد بنابراین زنانی که دسترسی به ابزار جوانی و زیبایی دارند فرصت‌های شغلی بهتری بدست آورده و همچنین از توجهات کارفرما برخوردار می‌شوند، در حالی که زنانی مانند ما باید مدام به خاطر چروک‌های صورت و بدن ناموزون و چاقمان طرد شده و در عذاب باشیم.
زنی خطاب به «جوزف هنسن» نوشت او به عنوان یک مرد قطعا دروغ می‌گوید که یک زن کارگر با صورتی آفتاب سوخته و کک و مکی را بیشتر از یک زن آراسته، دلربا و سکسی دوست دارد به علاوه، حتی برای کارگری کردن نیز کارفرمایان دنبال زنان خواستنی و لوند هستند.
این بحث مختص به جامعه‌ای خاص نیست، نه تنها نیست بلکه در جوامعی مانند ایران که از بحران جنسی شدید رنج برده و دچار یک زیست جنسی آشفته و بهم ریخته است، بیشتر به چشم می‌خورد.

تحلیل پدیده‌ها و آسیب‌های اجتماعی در ایران به ویژه آسیب شناسی روابط زناشویی و مناسبات جنسی بدون توجه به مساله بحران جنسی و در همین رابطه سرمایه جنسی، ناقص و ناکارامد است. بحران از آنجا عمیق می‌شود که بخشی از خود زنان هم به بدنشان به چشم کالا و یا برگ برنده‌ای در مناسبات میان دو جنس نگاه می‌کنند و اگر با مردی در ارتباط باشند و از آن لذت نیز ببرند، اما در عوض آن هدیه، پول و یا یک بلاعوض مالی دریافت نکنند، احساس پشیمانی و متضرر شدن می‌کنند.

بخش وسیعی از مردان هم خود را خریدار این کالا می‌دانند و بدین ترتیب است که تجربه جنسی که می‌بایست یک تجربه انسانی، دوستانه و آرام بخش و دوطرفه باشد، به یک تجارت طبقاتی تبدیل می‌شود و هر مردی که پول و قدرت بیشتری داشته باشد، می‌تواند زنان زیبای بیشتری را داشته باشد و در واقع مصرف کند.

از این منظر ولع بسیاری از مردان برای دستیابی به پول و منزلت و قدرت، بی ارتباط با ولع جنسی افراد در یک جامعه بحران زده از حیث جنسی نیست.

چنین فضایی که این امکان را فراهم آورده تا زنان با استفاده از سرمایه جنسی‌شان بتوانند در بسیاری از اوقات بدون هیچ زحمتی به امتیازاتی دست یابند و همچنین آسیب پذیر بودن مردان در مقابل این دارایی زنان، سبب می‌شود که گاهی بی عدالتی‌ها و حق کشی‌هایی صورت گیرد که در بسیاری از مواقع، ممکن است به قیمت زندگی یک فرد یا مجموعه‌ای از اشخاص تمام شود.

به عنوان مثال، زنان وکیلی هستند که توان و سواد تخصصی چندانی ندارند، اما سرمایه جنسی خود را به بعضی از خریداران آن مانند قضات یا متصدیان حوزه قضا ارائه می‌دهند و رای او را گرفته، یا مسیر پرونده خود را تسهیل می‌کنند. در فضا‌های کاری به ویژه در شرکت‌های مختلف، بسیارند زنانی که بدون شایستگی و تنها به دلیل اینکه مقام بالاتر آن‌ها خریدار جذابیت و زیبایی آنهاست، تشویقی دریافت می‌کنند یا ارتقا می‌یابند.

مساله خیانت‌های زناشویی و از هم گسیختگی خانواده‌ها هرچند که ابعاد گسترده‌ای دارد و نمی‌توان آن‌ها را تنها به ارائه سرمایه جنسی از طرف زنان به دلیل گرفتن امتیاز تقلیل داد و تنها زنان را مقصر روابط موازی با ازدواج مردان دانست، اما این عامل می‌تواند خانواده طرفین و یا یکی از افراد درگیر در رابطه را دچار تزلزل و چالش کند، ورود به رابطه‌ای که صرفا یک معامله است؛ بنابراین پول نقطه قوت مرد و زیبایی، برگ برنده زن است، در نتیجه زنان همواره به دنبال زیبایی و دلبرایی هستند و مردان دغدغه پول، موقعیت و قدرت دارند.

دیدارنیوز