ریاست جمهوری زنان از شعار تا واقعیت
✍میرجعفری
پویش ریاست جمهوری زنان مدتی است که به تبلیغات خود ادامه میدهد فارغ از شعار یا طنز بودن این تبلیغات یا بازی سیاسی جدید جریانهای لیبرال برای سرگرم کردن زنان یا پیشبرد اهداف سیاسی و انتخاباتی، مساله ای است حائز اهمیت و تفکر، بافرض حل چالش فقهی رجل سیاسی در کشور ما باید اندیشید در اینکه اولا اصلا ضرورت ریاست جمهوری زنان در جامعه ما احساس شده است؟
دوم آیا زنان توانمندی برای حضور در چنین سطح و عرصه مهم یعنی مدیریت اجرایی کشور داریم؟ سوم باوجود سقف های شیشه ای متعدد در امور اجرایی آیا زمینه دستیابی به چنین عرصه ای برای زنان جامع ما مقدر شده یا خواهد شد؟
با اینکه زنان توانمند زیادی داریم که در امور اجرایی خوش درخشیده اند اما کمی واقع بین تر باشیم مدیریت اجرایی کشور نیاز به تدبیری خاص دارد که از عهده کمتر کسی بر میآید تا بتواند بدرستی سکان مصالح کشور را به سرانجام برساند…..
لزوم اصرار برورود زنان به عرصه سیاست در جامعه و پیمودن راهی نامتناسب با ویژگیهای فطری زنانه همانند جنبش های فمینیستی که پس از سالها مبارزه به اشتباه بودن راه خود اذعان کرده اند تا انجا که در نمونه فمینیستی آن خانم انجلا مرکل دیدیم که بعد از سالها سکان داری آلمان اعتراف کرد من برای صدارت جمهوری آفریده نشدم مساله دیگری است که باید به آن بیشتر توجه کرد.
اینکه در طی این سالها زنانی را در سیاست مشاهده کردیم که به نام زنان علیه زنان کار کردند و بنیانهای خانواده سست تر گردید نشانگر اهمیت و تقدم دغدغه کار برای رفع مشکلات زنان بر جنسیت زنان دارد.
کاش به جای دمیدن در این تبلیغات توخالی بعضا فمینیستی به فکر توانمند سازی زنان و استفاده از فکر و ذهن انقلابی و جهادی در امور اجرایی کشور باشیم.
@women92