اعتبار سنجی خطبه ۸۰ نهج البلاغه
📝 چکیده ارائه محمد قندهاری در جلسه آخر کارگاه تصویر زن در نهج البلاغه
بخش ۱ از ۲
🔹خطبه ۸۰ نهجالبلاغه : “۱️⃣ معاشر الناس، إن النساء نواقص الإیمان نواقص الحظوظ نواقص العقول، فأما نقصان إیمانهن فقعودهن عن الصلاه و الصیام فی أیام حیضهن و أما نقصان عقولهن فشهاده امرأتین کشهاده الرجل الواحد و أما نقصان حظوظهن فمواریثهن على الأنصاف من مواریث الرجال. ۲️⃣ فاتقوا شرار النساء و کونوا من خیارهن على حذر و لا تطیعوهن فی المعروف حتى لا یطمعن فی المنکر ”
قرائن متعددی نشان میدهد آنچه به صورت متن کوتاه بالا در خطبه ۸۰ نهج البلاغه آمده است، مبتنی بر یکی از نقلهای نامهای از امیرالمومنین علیهالسلام است که آن حضرت وقتی بیرون کوفه (در قادسیه یا ذی قار) بودهاند، خطاب به شیعیان کوفه به رشتهی تحریر درآوردهاند. در واقع مطابق نقل تواریخ، این نامه در سال ۳۸ هجری و پس از دریافت خبر شهادت محمد بنابیبکر و سقوط مصر، در واکنش به ابهامات برخی شیعیان کوفه و در جهت جذب نیرو برای لشکر نوشته شد و آن حضرت در آن، وقایع پس از وفات پیامبر را به طور مختصر توضیح دادهاند و در ضمن آن به وقایع جنگ جمل نیز اشاره کردهاند.
سید رضی نقلی از این نامه را در اختیار داشته که آن را قطعه قطعه کرده و قطعات مختلف آن را در قالب چندین خطبه و نامه (از جمله ضمن خطبه ۸۰) آورده است.
خوشبختانه این نامه به دلیل اهمیت فوق العادهای که داشته از طرق مختلفی ثبت و روایت شده و به دست ما رسیده است. با دقت و مقایسه این نقلها، مشخص میشود که این نامه دو تحریر دارد: نخست، یک تحریر مختصر که در کتب متقدمی چون “الغارات” و “الامامهوالسیاسه” نقل شده و دوم تحریر مفصلی که شامل همان تحریر مختصر به همراه توضیحات و حاشیههایی است که در لابلای فقرات نسخه دیگر قرار گرفته و تنها در کتاب “المسترشد” طبری آملی و “رسائل الائمه” کلینی (با تفاوتهایی در نقل) به جا مانده است.
بخش ۱️⃣ خطبه ۸۰ تنها در تحریر مفصل این نامه، آمده است که بنا بر نقل این تحریر، حضرت به هنگام ذکر وقایع جمل و یادکرد عائشه، به نکوهش کلی زنان پرداختهاند. (در مورد بخش دوم در ادامه سخن خواهیم گفت)
بر این اساس، برای داوری در مورد بخش ۱️⃣ خطبه ۸۰، ناگزیر باید در مورد نسبت دو تحریر مختلف این نامه با یکدیگر پژوهش کرد. بدین ترتیب اعتبارسنجی خطبه در گروی پاسخ به این سوال است که آیا نسخهی مفصل اصیل است و نسخهی مختصر، خلاصهشدهی آن است؟ یا آن که نسخه مختصر اصیل است و نسخه مفصل در اثر افزوده شدن اضافاتی متاخر پدید آمده است؟
برای این داوری باید از روشهای نقد تاریخی و نیز نقد متنی استفاده کرد.
🔹🔹🔹🔹
(۱)
برخی پژوهشگران که روی این خطبه کار کردهاند (برای نمونه خانم ناهید طیبی و خانم اسمر جعفری در مقالاتی مستقل) نقل “المسترشد” را به عنوان منبع این خطبه معرفی کرده و برای نشان دادن عدم اعتبار این نقل، بیشتر بر روی ضعف سندی آن (به خاطر حضور شعبی در سند) تکیه کردهاند. جدا از آن که در این تحقیقات به عدم نقل بخش ۲️⃣ خطبه ۸۰ در کتاب “المسترشد” توجهی نشده، به نظر میرسد پاسخ ارایه شده در مورد بخش۱️⃣ نیز همچنان خالی از ابهام نیست.
چه آن که ضعف سندی منابع تحریر بلند، گرچه برای عدم اعتماد به نامه یا خطبه، تا حد خوبی بسنده است، اما دلیل کافی برای جعلی بودن این تحریر به شمار نمیرود.
(۲)
در بخش دوم ارائهام، تلاش کردم -شاید برای اولین بار- به این کاستیها بپردازم. با بازنگری در فرآیند تدوین نهجالبلاغه و توجه به بهرهگیری سیدرضی از کتب متقدم خود، نشان دادم که سید رضی بخش قابل توجهی از نهجالبلاغه را با بهرهگیری از کتاب قبلی خود: “خصائصالأئمه” تدوین کرده است. از جمله دو بخش ۱️⃣ و ۲️⃣ خطبه ۸۰، دو حکمت مستقل پیاپی همین اثر بودهاند که به هنگام انتقال به نهجالبلاغه، به طور سهوی در هم ادغام شدهاند. (اشاره اشتباه به خطبه بودن این متن نیز در اثر همین جابجایی ایجاد شده است.)
(۳)
همچنین در ادامهی ارائهی خود، بر اساس شواهد متعدد متنی نشان دادم که منبع سید رضی برای ثبت بخش ۱️⃣ خطبه در کتاب اول خود (خصائص الأئمه) نیز کتاب “المسترشد” نبوده و به احتمال بسیار زیاد، سید آن را از کتاب “رسائل” الأئمه شیخ کلینی نقل کرده است. خوشبختانه گزارشی از متن کامل تحریر مفصل نامه به نقل کتاب “رسائل الائمه” کلینی، به واسطهی کتاب “کشف المحجه” ابنطاوس به دست ما رسیده است؛ لذا امروزه میتوانیم متن منبع اصلی سیدرضی یعنی تحریر مفصل نامه را بدون اعمال تقطیعات سید رضی، ملاحظه کنیم و آن را مستقلا مورد بررسی قرار دهیم و در مورد اصالت بخشهای اختلافاتی دو تحریر مختلف نامهی مزبور داوری کنیم.
ادامه دارد..
#بانو_نگار_رسانه_گفتمان_انقلاب_اسلامی
💢 اعتبار سنجی خطبه ۸۰ نهج البلاغه
📝 چکیده ارائه محمد قندهاری در جلسه آخر کارگاه تصویر زن در نهج البلاغه
بخش ۲ از ۲ (ادامه از بخش اول)
(۴)
در بخش سوم ارائه، با دقت در فضای صدور نامه و متن آن نشان دادم که چرا تحریر مفصل از نامه را نمیتوان از لحاظ تاریخی اصیل دانست.
این نامه در شرایطی جنگی و به نیت جذب نیرو برای لشکر نوشته شده تا در کوی و برزن کوفه خوانده شود و مردم با شنیدن آن به شرکت در مبارزه علیه تجاوزات و تعدیهای شامیان و یا خوارج ترغیب شوند.
اضافاتی که در تحریر مفصل نامه مشاهده میشود، از هدف این نامه بسیار دور است و به جای ترغیب، مخاطب را درگیر بحثهای اعتقادی و تاریخی ریز جدلی کرده است. تحلیل متن این افزودهها نیز حکایت از آن دارد که راویانی متأخر، با استفاده از منابع سنی و با نیات جدلی، مواردی ناهمگون را به اینجا و آنجای نامه افزودهاند و بدین وسیله، نامه را از هدف اصلیاش منحرف کردهاند.
در ارائهی خود، با ذکر مثالهایی نشان دادم که چگونه بخشهای متفاوت تحریر بلند، یکپارچگی و همگنی متن نامه را بهم زدهاند. تحریر کوتاه نامه، تنها به مروری کلی بر تاریخ خلافت و حقانیت امیرالمومنین علیهالسلام اکتفا کرده است. اما در تحریر بلند، توضیحات و حاشیههایی جدلی در میانهی متن نامه افزوده شده و از افرادی فرعی و کماهمیت نام برده شده و به سخنان افراد مختلف و اتفاقات جزئی تاریخی استناد شده است که بیشتر این مطالب را عینا میتوان در دیگر منابع اهل سنت نیز مشاهده کرد. این افزودهها منجر به آشفتگی و بهمریختگی متن تحریر بلند نامه شده است.
⭕️ یکی از این افزودههای جزئی، فقره مورد نظر ماست. بر اساس آنچه گفته شد، به نظر میرسد راوی (سازنده) تحریر بلند نامه، مناسب دیده که در متن نامه پس از یادکرد عائشه (در جریان جنگ جمل) به منظور قدح وی، اخباری در نکوهش کلٌی زنان را بیافزاید و در راستای همان سیاست جدلی، از متن روایتی معروف میان اهل سنت کمک گرفته است که حکایت از نقصان عقل و ایمان زنان دارد. (نمونه ای از نقلهای سنی این حدیث از ابن عمر در صحیح مسلم)
با تقطیع این بخش از نامه مفصل و ثبت آن به صورت مستقل در “خصائصالأئمه” و سپس انتقال آن به “نهجالبلاغه”، متن بخش اول خطبه ۸۰ شکل گرفته است.
(۵)
گفتنی است نقل تحریر مختصر نامه، به دو کتاب “الغارات” و ا”لامامهوالسیاسه” منحصر نمیشود و در منابع متقدمی چون کتب ابومخنف (م. ۱۵۷ق)، “العقد الفرید” از ابن عبدربه (م. ۳۲۸ق) و کتب شیخ مفید (م. ۴۱۳ق) نیز میتوان تحریرهای دیگری از آن یافت. در هیچ یک از این تحریرهای مختصر و قدیمیتر نامه، اثری از بحث نکوهش زنان وجود ندارد.
در این میان، به خصوص نقل کتاب “الجمل” ابومخنف و نیز خطبه ۱۷۲ نهج البلاغه از همین نامه از اهمیت ویژهای برخوردارند.
کتاب “الجمل” ابومخنف از این جهت مهم است که نویسنده متقدم آن، به دنبال ثبت سخنان مرتبط با جنگ جمل بوده است. از آنجا که این بخش نکوهش زنان در تحریر بلند نامه، دقیقا در بخش مرتبط با جنگ جمل آمده است، انتظار میرفت که در نقل ابومخنف مشاهده شود. اما در نقل کتاب “الجمل” ابیمخنف عبارتی دال بر نکوهش زنان به چشم نمیخورد.
اشتراک متنی قابل توجه خطبه ۱۷۲ نهجالبلاغه با تحریر کوتاه نامه به نقل “الغارات”، نیز نشانگر دسترسی جداگانه سیدرضی به تحریر کوتاه نامه است. بخش جنگ جمل از نامه در نقل خطبه ۱۷۲ نیز کامل به نظر میرسد، اما باز خالی از نکوهش زنان است. بنابراین، اگر بخواهیم تنها از دریچه نهجالبلاغه به این نامه نگاه کنیم، باز میبایست بین نقلهایی که سید رضی از تحریر کوتاه (خطبه ۱۷۲) و تحریر بلند نامه (خطبه ۸۰) آورده است، فقط یکی را انتخاب نماییم. به عبارت دیگر نمی توان همزمان هر دو خطبه را سخن امیرالمومنین علیه السلام دانست.
✨ در نهایت میتوان نتیجه گرفت که بخش اول خطبه ۸۰ نهجالبلاغه در حقیقت قطعهای از تحریر مفصل و تحریفشده از نامه است که توسط راویان متاخر و با بهرهگیری از منابع سنی به تحریر متقدم نامه افزوده شده است.
قابل توجه است که بخش دوم این خطبه نیز، در متقدمترین منابع به عنوان سخن خلیفه دوم، عمر بن خطاب، ذکر شده که سازوکار انتساب آن به امیرالمومنین ع نیازمند پژوهشهای مستقل است.
#بانو_نگار_رسانه_گفتمان_انقلاب_اسلامی