خسته شدیم از بس سربار خانواده بودیم

3 دی 1398
شبکه ایران زنان؛  

باسلام وعرض ادب

خواستم بگم خیلی جالبه خانوم مولاوردی و همکارانشان در دولت مدام از تلاش برای حضورزنان در مجلس وپستهای مدیریتی میگویند اما در دیگر مصاحبه هایشان همان رویکرد خانه نشینی زنان ومحدود کردن فرصتهای آنان را دارندآخرین مصاحبه خانوم مولاوردی همین امروز در مهرخانه را بخوانید ایشان میفرمایند ما به دنبال اشتغال رسمی زنان نیستیم بلکه فقط مشاغل خانگی مدنظرمان است !یعنی کم درآمدترین بی ثبات ترین بی بیمه ترین مشاغل که اتفاقا دربیشتر رشته های شغلی امکان پذیرنیست که شغلشان خانگی باشد

البته باید برای خانومهایی که تمایل به مشاغل خانگی دارند این امکان فراهم شود ولی اینکه دولت در استخدامها فقط مرد پذیرش میکند حتی در رشته هایی مثل مشاغل اداری نهایت ظلم در حق دختران و خانواده های آنان است

به خدا خسته شدیم ازبس سربار خانواده بودیم حتی والدین باتوجه به شرایط اقتصادی سخت از ما توقع سرکار رفتن دارند اما استخدام دولتی فقط مرد واستخدامهای بخش خصوصی هم فقط منشی زن میخواهندآنهم در شرکتهای کوچک که هیچ امیدی به پیشرفت نیست .

بالاخره سیاستهای دولت و مجلس و وضع یکسری محدودیتها برای زنان بر بکارگیری زنان در بخش خصوصی هم تاثیر داشته همین افزایش مرخصی زایمان بدون فراهم کردن زیرساختها یا ترویج این نگرش که زنان به درآمدشان نیاز ندارند و نان آور نیستند در حالیکه یک زن به دلایلی در این جامعه بسیاری از مشاغل را نمیتواند عهده دارشود وقتی حتی در مشاغل اداری هم بکارگرفته نشود فاجعه است و زنانه ترشدن بیشتر فقر راموجب میشود.

تعاریفی هم که از خودسرپرستی زنان ارائه میدهند اغلب رویاییست به طور مثال فقط در صورت نداشتن پدر یاشوهر زن از نظر این حضرات خودسرپرست است درحالیکه صرف وجود فیزیکی پدر یا شوهر کافی نیست منی که حقوق بازنشستگی پدرم بسیار اندک است و از طرفی دیگر توان کار کردن ندارد از نظر مسئولین بی نیازتر از پسری هستم که پدر سرمایه دارش میتواند برای پسر شغل و خانه و ماشین ایجاد کند و احتمالا به همین دلیل استخدام نشده و نمیشوم و نهایت شغلی که بتوانم بیابم کارگری ساده یا منشیگری است و چون به پولش نیاز دارم ناچار باید شرایط سخت و مزایای کمش را بپذیرم .

آیا ما دختران باید تراکت دستمان بگیریم که به شوهر برای تامین مخارجمان نیازمندیم؟ آیا در زمانه ای که شرایط اقتصادی و عوامل دیگر باعث شده که خود پسران برای ازدواج بیشتر به فکر دختران شاغل یا خانوداه های پر درآمد باشند محدودسازی استخدام زنان ظلم درحق همه و به ویژه خانوارهای کم درآمد نیست؟

اصلا کی گفته همه پسران شاغل ازدواج میکنند؟ گیرم من بخواهم ازدواج کنم پدرم با این وضع مالیش میتواند جهاز به ما بدهد؟ حتی اگر یک دختر پدرش ثروتمند هم باشد بعدازمدتی بیکاری از حس سربار خانواده بودن له میشود و به شغلی برای آینده اش نیاز دارد وای به حال ما که اوضاع خانواده مان لزوم کارکردنمان را موجب میشود

و شما را به خدا وشما را به عزیزترین کسانتان از هر راهی که میشناسید به این خانومهای دولت و مجلس بگویید حال ما را دریابند. دفتر خانوم مولاوردی فقط امکان نامه نگاری دارد و متاسفانه جریان نامه نگاری به مسئولین نتیجه بخش نیست هرچند که من این راه را هم رفته ام ولی کاش ایشان حداقل ماهی یکبار امکان ملاقات حضوری هم فراهم میکردند

***********

کاربر دیگری در نامه دیگری نوشته است:

سلام. صحبت از عدالت و مخصوصا عدالت جنسیتی شد. به نظر من عدالت فقط زمانی تحقق میاید که هر انسانی بتواند برای زندگیش تلاش کند و ثمره تلاشش را ببیند نه اینکه به فردی که بدون اراده خودش مونث متولد شده بگویند حق کارکردن نداری اولویت با آقایان است برو شوهری پیدا کن تا خرجت را بدهد. حالا مگر این دختر انسان نیست که فقط باید از ترس آینده مالی ازدواج اجباری کند؟ اصلا اگر هیچ مرد مناسبی نیافت چه؟ آمدیم آن پسرشاغل نخواست ازدواج کند چه؟ چطور پسران حق همه جور انتخابی دارند ولی دختران نه؟ اگر شوهر خسیس بود یا زن را ترک کرد چه؟
عدالت یعنی هرچیزدرجای خود ولی از کجا تعیین کردند جای زن در اداره و محل کار نیست؟ اگر کارکردن حق زن نبود پس زنان نباید توان کار و فکر و تحصیل میداشتند؟ یکی ازپیامدهای محدودسازی دختران این است که به مرور تمایل والدین به داشتن دختر کم میشود نه به دلیل جاهلیت بلکه برای آینده خود بچه بله وقتی فرزندم حتی توان تامین مالی خودش را نداشته باشد و معلوم نیست چه سرنوشت شومی برایش رقم بخورد و خودش هم هیچ نقشی در زندگیش ندارد ترجیح میدهم فرزندم پسر باشد تا لااقل حق انتخاب سرنوشت خود را داشته باشد.